#مقدمه ♡ #ziam #ff #privacy سلام من لیام پینم ۱۷ سالمه یه پسره کاملن تنها و افسرد هیچکس تاکید میکنم هیچکس منو دوست نداره دنیا برام جهنمه بابام از من متنفره همیشه میگه مایه ننگشم بهم میگه یه موجوده کاملن اضافیم که هرچه زودتر باید بمیرمو دنیارو با وجوده نحصم به گند نکشم(: ۶ سالم بود که برای اولین بار توسطش شکنجه شدم مادرم سره کار بود که بابام ازم خاست بریم زیر زمین تا ی توپ بیاریمو بازی کنیم منم که فک میکردم بابام منو دوست دارعو میخواد بام وقت بگذرونه باهاش رفتم ولی تا رسیدیم پایین اون موهامو کشیدو کلی اذیتم کرد اون تحدیدم کرد اگه کوچکترین چیزی به مامانم بگم یه لحظم زندم نمیزاره مامانم برعکسه بقیه عاشقمه اون تنها کسیه که بهم اهمیت میده ولی اون هیچی از زجرایی که من میکشم نمیدونه هیچی!!! میدونم براتون سوال شده که چرا اینقدر منفورم خب باید بگم من گیم یه فگه کثیف یه اشغاله به تمام معنا(: حالا دیگه فهمیدین کع چرا همه ازمن بدشون میاد من تازگیا رویه یکی کراش پیدا کردم برایه اولین بار کسی که دستیابی بهش غیره ممکنه اون شده تموم زندگیم تنها چیزی ک بش فکر میکنم اونه اون یه خواننده خوشگلو معروفه اهنگاش باعث میشن که تحمله این دردا برام اسون تر بشن من واقن عاشقشم و تموم سعیمو میکنم که بالاخره یه روز از نزدیک ببینمش(: