زنگی پر از دروغ
زنگی پر از تاریکی
با چیزایی که اطرافم دیدم زنگی همینه شاید بدتر
.
.
.
دختری با زنگی سخت مدرسه
جنگیدن برای کسی که حتی یک ثانیه هم به فکرش نیست
مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍
خلاصهی قصه این است:
²⁰²⁴
« - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... میخواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمیفهمید... من براش متفاوتم... من تو قصهی اون، ستارهی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنتشدهای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!»
***
| آبی مثل شب |
You are just mine | S2
Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт +18
Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ
Up: نامشخص و نامنظم
چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless