•~Always On My Mind~• [z.m]
  • Reads 2,960
  • Votes 323
  • Parts 7
  • Reads 2,960
  • Votes 323
  • Parts 7
Ongoing, First published Jun 10, 2018
لیام خیلی دلش میخواست اون پسری که همیشه به جرم گرافیتی کشیدن پاش به کلانتری باز میشد رو ببینه .. هر چی باشه اون یه پلیسه دیگه ! کارشم دستگیر کردن مردمه 
شیفته ی گرافیتی های اون پسر شده بود .. خیلی قشنگ بودن .. لیام میخواست مطمئن بشه که خودشم به اندازه ی گرافیتی هاش زیباست چون معتقد بود سیرت زیبا ، یه صورت زیبا رو به همراه داره...
All Rights Reserved
Sign up to add •~Always On My Mind~• [z.m] to your library and receive updates
or
#116niall
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
28 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
You may also like
Slide 1 of 10
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
Heartbeat |sevensome| cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
Fake Chats KV cover
پرسه در نیمه شب cover
Love me again cover
Eros cover
Fake Marriage:ازدواج سوری cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

Before you (I thought I had it all) | Kookv

26 parts Ongoing

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em.