[ H A R R Y S T Y L E S ]
تو به من هیچی ندادی
جز چند تا خراش؛
درد ابدی؛
و یه قلم بهتر...
Written by : Aida.M
Harry Styles Fanfiction AU
Copyright @aidoststories 2018
هر روز هزاران هزار اتفاق بد برای هزاران هزار نفر از مردم دنیا میفته. قتل، دزدی، تصادف، بیماری، پنچر شدن ماشین وسط اتوبان، رد شدن آزمون ورودی دانشگاه، هک شدن اکانت شخصی یه پسر دبیرستانی و ...
ولی چه تضمینی هست که ما بتونیم جون سالم به در ببریم؟ چه قدر امکان داره که ما هم بشیم یکی از اون آدمای موفقی که مردم حاضرن یه دست و یه پاشونو بدن تا فقط یه سال به جای اونا زندگی کنن؟
هر چقدرم تلاش کنیم، بازم زندگی برامون تصمیم می گیره...
......................................................................
چقدر به سرنوشت اعتقاد دارید؟
اتفاقاتی که هیچ وقت فکر نمی کنیم برامون رخ بده، ولی مثل یه طوفان یه دفعه وارد زندگی مون میشن و همه چیز رو از این رو به اون رو می کنند. طوفانی که می تونه رفاقت ها رو از هم بپاشه و مسیر زندگی آدم رو عوض کنه. تا جایی که اون قهرمانی که تو ذهنمون از خودمون ساختیم، تبدیل بشه به بیگانه ای که هیچ شناختی ازش نداریم.
وقتی با این بیگانه درونی آشنا بشید، چطور رفتار می کنید؟
اونو می پذیرید و تلاش می کنید بهترین باشید؟ ولی به چه قیمتی؟
یا باهاش می جنگید و در نهایت، خودتون رو هم باهاش از بین می برید؟