در ادامه ی داستان مردمی که وجود ندارند، پسر ها برای ماموریتی به یک جزیره فرستاده میشن . کریس بعد از از دست دادن سوهو افسرده شده و بقیه نگرانش هستن... اما توی اون جزیره چیزی منتظرشونه که نمیتونن باورش کنن. شوگا که در داستان اول نقش یه پسر عیاش رو داشت توی این کتاب سر از رازی بر میداره که هیچکس تصورش رو هم نیمکنه. رازی که فقط گروهی به اسم " پسران ضد گلوله میتونن کمکش کنن ازش سر در بیاره.