Shadeness Raven
  • Reads 3,310
  • Votes 1
  • Parts 1
  • Reads 3,310
  • Votes 1
  • Parts 1
Complete, First published Aug 13, 2018
بگذارید آسمان ها چشم هایتان را آینه ای کنند برای روایت ماجرایی بزرگ، آنگاه که سرنوشت شما به دستان یک پدر و و فرزند سپرده می شود و آن دو میتوانند هدیه گر طلوع یا غروب به شما باشند؛ آن زمان که جنگی بزرگ میانتان در می گیرد...و این جنگ زمانی به پایان می رسد که آن پدر و فرزند دست در دست هم و در یک طرف باشند.




Num 1 in #Witch






August 2018© all rights reserved
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Shadeness Raven to your library and receive updates
or
#282فانتزی
Content Guidelines
You may also like
All Of My Life🧚‍♂️[Full] by DaryaVkook
51 parts Complete
[کامل شده] کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، فانتزی، اِلف[پری بالدار]، اسمات، سوییت، هپی اند. جئون جونگکوک یه پسره که به شدت عاشق پری هاست و یه زندگی روزمره داره که به شدت ازش خسته شده و دنبال یکم هیجانه. خوشبختانه همه چیز با تهیونگی که با سن نامعلوم و یه راز خیلی بزرگ وارد دبیرستانش میشه تغییر میکنه و جونگکوک چیزهایی رو تجربه میکنه که حتی خوابشون رو هم نمیدیده! چی میشه اگه تهیونگ یه پری باشه که از عشق فراریه ولی قلبش برای جونگکوک بتپه؟ چی میشه اگه جونگکوک راز تهیونگ رو بفهمه و قول بده کنارش بمونه؟ ~~~~~~~~~~~~~ قسمتی از داستان: تهیونگ در گوشش آروم زمزمه کرد: -میدونی چرا نمیشه وسط بوسه نفس کشید؟ جونگکوک که کنجکاو شده بود، عقب کشید و به چشم های تیره اش خیره شد. با یه حالت بچه گونه گفت: +خب واسه اینه که راه تنفسمون بسته میشه. لبخند گرمی بخاطر لحن کیوتش زد و دستش‌ رو روی گونه ی جونگکوک کشید: -چون ارزش بوسه و نفس کشیدن یکیه... و بعد لبهاش رو روی لبهای خرگوشش گذاشت. ~~~~~~~~~~~~~~~~ +نمیخوای دست از بازی کردن با ضربان قلب من برداری؟ -وقتی قراره مال خودم باشه چرا باید دست بردارم؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~ Writer: Darya🌊 Start: 1 Mordad 00 Finish: 24 Bahman 00
All Of My Life 2🧚‍♂️ by DaryaVkook
26 parts Ongoing
فصل دوم "همه ی زندگیم" کاپل: تهکوک [تهیونگ تاپ] ژانر: رومنس، فلاف، امپرگ، فانتزی، الف[پری بالدار]، سوییت، اسمات. ****************************************** خلاصه: تهیونگ و جونگکوک تو زندگی مشترکشون همه چیز داشتن! عشق، شادی، آرامش، دعوا، آشتی، هیجان و خوشحالی! تنها چیزی که کم داشتن یه بچه بود! و تهیونگ... از بچه ها خوشش نمیومد! ولی چی میشه اگه بفهمه جونگکوکش بارداره؟ و میخواد بچه رو نگه داره؟ بچه ای که ثمره ی عشق یه پری و یه انسان بود! ********************** قسمتی از داستان: بوسه ی شیرینشون، با برخورد دست تهیونگ به شکم جونگکوک به پایان رسید و لبخند عمیقی روی لبهای هر دو نفر نشست. تهیونگ که روی جونگکوک خیمه زده بود، پشت دستش رو نوازش وار روی گونه اش کشید و زمزمه کرد: -چرا زودتر بهم نگفتی قراره بابا شیم؟ نفس عمیقی کشید و اون هم آروم گفت: +از واکنشت میترسیدم...از اینکه این بچه رو نخوا... انگشت اشاره اش رو روی لبهای جونگکوک گذاشت و اخم کمرنگی کرد. -نگرانتم..ولی مگه میتونم بچه ای که از وجود خودم و عشقمه رو نخوام؟ و در ادامه ی حرفش باز هم دستش رو به سمت شکم جونگکوک برد و شروع کرد به نوازش کردن. -این فسقلی...قراره نور زندگیمون باشه. *************************** آپ: پنجشنبه از اول مرداد، آپ به صورت منظم شروع میشه Darya🌊 Start: 1 es 00
You may also like
Slide 1 of 8
Shadeness Raven cover
All Of My Life🧚‍♂️[Full] cover
game of survival {L.S} {Z.M} cover
Sapphire cover
Price of dawn/بهای طلوع cover
All Of My Life 2🧚‍♂️ cover
⚜️Hybrid-Rose from the gave⚜️ cover
༒❦𝕾𞤵𝖕ͤ𝐞𝖗ᷢɲᷡ𐙦𝐚ᵀᶶຸɼᵄᰯⱠ᪵❦༒ cover

Shadeness Raven

1 part Complete

بگذارید آسمان ها چشم هایتان را آینه ای کنند برای روایت ماجرایی بزرگ، آنگاه که سرنوشت شما به دستان یک پدر و و فرزند سپرده می شود و آن دو میتوانند هدیه گر طلوع یا غروب به شما باشند؛ آن زمان که جنگی بزرگ میانتان در می گیرد...و این جنگ زمانی به پایان می رسد که آن پدر و فرزند دست در دست هم و در یک طرف باشند. Num 1 in #Witch August 2018© all rights reserved