🎐 مثل کرۀ بادومزمینی و پنیر 🎐
"این، اولین باری نبود که تهیونگ مشکلات شغلی یا آسیبهاش رو از جونگوک مخفی میکرد. میدونست دلیل احمقانهی پشت این کار چیه؛ اون یک آلفا بود و به تبعیت از همین گونه، ابداً حاضر به پذیرش مشکلات و آسیبهاش نمیشد! اما جونگوک دیگه چطور باید ازش خواهش میکرد دست از این قدرتنمایی برداره و بهش برای همراهی توی این شرایط فرصت بده؟
سنگ بزرگ غرور تهیونگ، بالأخره باید شکسته میشد...
🍥 ژانر: رمنس، روزمره، فلاف، امگاورس
🍥 کاپل: ویکوک