StarDust🌠[ ʙᴏᴏᴋ #1 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟]
  • Reads 23,474
  • Votes 4,215
  • Parts 8
  • Reads 23,474
  • Votes 4,215
  • Parts 8
Complete, First published Aug 18, 2018
Mature
🌟فیکشن : #StarDust | #گردستاره  
🌟کاپل ها: چانبک 
🌟ژانر: رمنس. غمگین . درام 
🌟محدودیت سنی: 18+ NC
🌟تعداد کلمات : 23411 
🌟نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿🌸

⌗═🌿📚✾خلاصه داستان ✾📚🌿═⌗ 
قهرمان داستان ما همه چی داره... چهره خوب و یه صدای خوب و با یه سر پر از ارزو و امید برای اینده... اون گیتارش رو میندازه روی دوشش و از شهر کوچیکی که دوران کودکیش رو توی یکی از پرورشگاههاش سپری کرده خداحافظی میکنه و میاد سئول تا به رویاهاش بال پرواز بده اما سرنوشت چیز دیگه ای رو ازش میخواد... چشم هاش میشینه روی یکی از زیباترین خلقت های خدا و تو یه لحظه تمام رویاهاش در برابر داشتن اون پسر با چشم های سردش بی معنی میشه... یعنی قهرمان ما میتونه قلب یخی اون شاهزاده کوچولو رو به دست بیاره؟ 
 

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
-"میخوام محکم نگهت دارم اونقدر که تو وجودم حل شی...و در عین حال از محکم داشتنت میترسم چون انقدر شکستنی به نظر میای که میترسم بهت آسیب بزنم...اما در عین حال نمیتونم رهات کنم...انگار اگه رهات کنم گم میشی و من باید تا ابد دنبالت بدوام در حالی که تو  حتما رد پاهات هم پاک میکنی که دوباره گیرم نیفتی...حتی الان که بین بازوهام نگهت داشتم برام یه رویای دست نیافتنی ای..."

✨ #StarDust
All Rights Reserved
Sign up to add StarDust🌠[ ʙᴏᴏᴋ #1 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
86 parts Complete
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
54 parts Complete
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
You may also like
Slide 1 of 7
ℛ𝒶𝒾𝓈ℯ𝒹 𝒾𝓃 ℘𝒶𝒾𝓃 🔗 cover
⌊☠ Cursed Hour☠⌉ cover
my bunny🐰 cover
V E N G E A N C E [S1] cover
RED WOLF 2 (Daddy) cover
Undertaker (COMPLETED) cover
Serendipity ~🍀 cover

ℛ𝒶𝒾𝓈ℯ𝒹 𝒾𝓃 ℘𝒶𝒾𝓃 🔗

83 parts Complete Mature

نام⸙ بزرگ شده در درد ژانر⸙ اسمات/رومنس/خشن/BDSM/درام کاپل⸙ ویکوک رده سنی⸙ +21 خلاصه⸙ ͎.:جونگ کوکی که از بچگی فروخته شده بود تا به عنوان برده توی خونه همسرش زندگی کنه و هر شب دردناکک ترین رابطه ها رو تجربه کنه و هیچ دلخوشی تو زندگیش نداره و تنها دلیلی باعث شده تا الان این همه درد و سختی رو تحمل کنه فقط یه آرزوی کوچیکه...اون آرزو داره یکبار دیگه پدرشو ببینه تا ازش بپرسه به چه دلیلی این بلا رو سرش آورده!؟ جونگ کوک میتونه تا روزی که پدرشو ببینه دووم بیاره یا در نهایت بدون یک روز زندگی راحت ، زیر دست همسرش جون میده و برای همیشه چشماشو میبنده؟؟؟ لطفا قبل از خوندن به رده سنی توجه کنین این فیک صحنه های باز و تجاوز داره لطفا اگر تحملش رو ندارید نخونین!