••🌘Silver and Silk🌒••
  • Reads 720,421
  • Votes 97,146
  • Parts 72
  • Reads 720,421
  • Votes 97,146
  • Parts 72
Complete, First published Aug 23, 2018
Mature
📋خلاصه داستان : 
بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس!
کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره!
بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. 
یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده.
بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد...
همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️
دوستی های عمیق...
شکستن قوانین...
فداکاری...
و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 

💎💎💎💎💎💎💎💎💎

من به عشق اعتماد ندارم بک...
هیچ وقت نداشتم...
چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟!
💎💎💎💎💎💎💎💎💎
🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 
🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام
🌗محدودیت سنی: 18+NC 
🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
 
Story started at :5/9/2016
Finished: 16/2/2017
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ••🌘Silver and Silk🌒•• to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
☁️Trance|خلسه☁️ by SilverBunny6104
10 parts Complete Mature
کاپل : چانبک ژانر: رمنس. روانشناسی .انگست محدودیت سنی: 18+ NC نویسنده : #SilverBunny ⌗═✾خلاصه داستان ✾═⌗ بیون بکهیون پسر جوون و بی انگیزه ایه که زندگی خاکستریش توی سفرهای هر روزه اش به محل کارش و اتوبوس سواری مسیر برگشت و قدم زدن های گاه به گاه روی پلی که تو مسیرشه خلاصه میشه... اون نه انگیزه ای برای ادامه دادن داره نه جراتی برای تموم کردن همه چی... تا اینکه یه روز توی اسانسور با یه پسر قد بلند و جذاب اشنا میشه... یکی که انگار اومده تمام کمبود هاش رو یه تنه جبران کنه... دنیا برای بکهیون رنگی میشه... اما همه چی اونجوری که به نظر میرسه نیست... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ _من تک تکِ اون آدمایی هستم که باید عاشقت میشدن و نشدن... همه اون چیزی ام که میخواستی داشته باشی اما نداشتی... اگه اینجام فقط به خاطر توئه... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ -تو فرشته مرگی... +عاشقتم حتی اگه فرشته مرگ باشم بازم عاشقتم...هر کوفتی باشم عاشقتم اون قدری که حتی خودت هم بلد نیستی خودت رو دوست داشته باشی چون تو نمیدونی کی هستی اگه میدونستی مثل من عاشق خودت میشدی -من کی ام؟ +یکی که میتونه دنیای منو فقط با عوض شدن تصمیمش از حرکت بندازه... 🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️ ❌این داستان تم سرد و به شدت غمگینی داره و برای ادم های حساس توصیه نمیشه ❗❌
𝒊𝒕 𝒊𝒔 𝒏𝒆𝒗𝒆𝒓 𝒍𝒂𝒕𝒆 𝒇𝒐𝒓 𝒍𝒐𝒗𝒆🍶🔞 by Sadafm_Honarmand
43 parts Complete Mature
نام فیک: برای دوست داشتن هیچ وقت دیر نیست «It is never too late to love» ژانر: امگاورس، اسمات ، هیستوری ،دراما نویسنده : هنرمند کاپل : لان وانگجی و ویینگ ، وانگشیان نسخه امگاورس آنتمید #Untamed نویسنده فیکشن ییژان «#𝒔𝒆𝒙𝒚_𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆_𝒃𝒖𝒏𝒏𝒚» «کامل شده» ««+ غذا خوردی؟ - خوردم واقعیتش این بود که وانگجی نمیدانست چگونه سر صحبت را با او باز کند و فقط میخاست با او حرف بزند! ویینگ نیم نگاهی به وانگجی انداخت کمی در خودش جمع شد پاهایش را به هم نزدیک تر کرد نگاه ترسیده اش را به زمین دوخت. وانگجی خجالت زده دستش را به سمت چونه ویینگ برد و صورتش را به سمت خودش نزدیک کرد همزمان خودش نیز جلو تر آمد تا لبان سرخ اورا برای بار دیگر بچشد . لبهایش را به لب های او رساند و بوسه صدا داری ازشان گرفت . ویینگ چشمانس را محکم روی هم فشار داد گونه هایش داغ شده بود ، عرق سرد از پشت گردنش می ریخت ، قلب کوچکش دیووانه وار میتپید . وانگجی دستش را پشت گردن او برد و صورتش را نزدیک تر کرد و مک محکمی از لب پایینش گرفت . برای چند لحظه سرش را عقب برد تا چهره خجالت زده اش را ببیند . گونه های سرخ و لبای ورم کرده اش شهوت درونش را شلعه ور تر کرد این بار کمی خشن تر شود ....»»
You may also like
Slide 1 of 10
☁️Trance|خلسه☁️ cover
Blue Orchid  cover
The Story Boy: Amorist cover
𝒊𝒕 𝒊𝒔 𝒏𝒆𝒗𝒆𝒓 𝒍𝒂𝒕𝒆 𝒇𝒐𝒓 𝒍𝒐𝒗𝒆🍶🔞 cover
The fifth sense cover
Thirteen, S2 cover
LOVE PSYCHOLOGIST cover
You're Not Lonely cover
Lost Memories  cover
Hurting me cover

☁️Trance|خلسه☁️

10 parts Complete Mature

کاپل : چانبک ژانر: رمنس. روانشناسی .انگست محدودیت سنی: 18+ NC نویسنده : #SilverBunny ⌗═✾خلاصه داستان ✾═⌗ بیون بکهیون پسر جوون و بی انگیزه ایه که زندگی خاکستریش توی سفرهای هر روزه اش به محل کارش و اتوبوس سواری مسیر برگشت و قدم زدن های گاه به گاه روی پلی که تو مسیرشه خلاصه میشه... اون نه انگیزه ای برای ادامه دادن داره نه جراتی برای تموم کردن همه چی... تا اینکه یه روز توی اسانسور با یه پسر قد بلند و جذاب اشنا میشه... یکی که انگار اومده تمام کمبود هاش رو یه تنه جبران کنه... دنیا برای بکهیون رنگی میشه... اما همه چی اونجوری که به نظر میرسه نیست... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ _من تک تکِ اون آدمایی هستم که باید عاشقت میشدن و نشدن... همه اون چیزی ام که میخواستی داشته باشی اما نداشتی... اگه اینجام فقط به خاطر توئه... ◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆ -تو فرشته مرگی... +عاشقتم حتی اگه فرشته مرگ باشم بازم عاشقتم...هر کوفتی باشم عاشقتم اون قدری که حتی خودت هم بلد نیستی خودت رو دوست داشته باشی چون تو نمیدونی کی هستی اگه میدونستی مثل من عاشق خودت میشدی -من کی ام؟ +یکی که میتونه دنیای منو فقط با عوض شدن تصمیمش از حرکت بندازه... 🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️🌫️ ❌این داستان تم سرد و به شدت غمگینی داره و برای ادم های حساس توصیه نمیشه ❗❌