Farfalla
  • LECTURES 2,272
  • Votes 417
  • Parties 1
  • LECTURES 2,272
  • Votes 417
  • Parties 1
Terminé, Publié initialement sept. 01, 2018
بکهیون یک آدم معمولیه،درواقع خودش این فکرو راجع به خودش داره و سعی میکنه همونطور رها زندگی کنه تا اینکه یک نفر اون رو پروانه صدا میزنه و فکرشو بهم میریزه..
Tous Droits Réservés

1 chapitre

Inscrivez-vous pour ajouter Farfalla à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
#792persian
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
یتیم خانه , écrit par user20576447
52 chapitres En cours d'écriture
کامل شده یتیم خانه کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ ژانر: BDSM سونگهوا آهی کشید:یه کار کن نتونم بشینم... میخوام تا چند روز وقتی میشینم درد بکشم. فشار دست هونگ جونگ به موهای سونگهوا بیشتر شد :باشه آقای کیم میدونم چیکار کنم. چرخید که صورتش روبه روی صورت هونگ جونگ قرار گرفت، لباشو روی لبای مرد گذاشت و شروع کرد به بوسیدن، لباش آروم روی لبای هونگ جونگ حرکت می‌کرد و موهاش هنوزم توی مشت هونگ جونگ بود :دوستت دارم. هونگ جونگ به خودش اومد، عقب کشید و از سونگهوا کمی فاصله گرفت، نفس نفس میزد... به شدت عصبانی بود... نه از سونگهوا از خودش... هونگ جونگ از خودش عصبانی بود چون داشت لذت می‌برد از این بوسه، دستش بلند شد و با ضرب توی صورت سونگهوا نشست :حالا نشونت میدم. بار دیگه سونگهوا رو به شکم خوابوند، ترکه رو برداشت و بی وقفه شروع کرد به زدنش... ترکه رو محکم روی باسن سونگهوا میزد و باسن کبود پسر رو زخم می‌کرد. این سونگ با لبخند به سان نگاه می‌کرد :میتونم بپرسم که شما وویونگ رو کجا دیدین آقای چوی. سان هیجان زیادی داشت، قرار بود لیتلی رو داشته باشه که همه جوره استایلش بود :از طریق دوست وکیلم... وکیل خانم کیم میس سونگهوا شی. در اتاق باز شد و گیون سوک در حالی که دست وویونگ رو توی دست داشت داخل اتاق شد، سر سان سریع به سم
worship , écrit par pineappleme00
35 chapitres Terminé
👬 کاپل: جینمارک 🌻 ژانر: رمنس.درام.اسمات ################# با ذوق و کنجکاوی خودشو کنار جین یونگ رسوند میتونست ببینه که چقدر خسته اس اما بازم فوق العاده به نظر میرسید _ممنونم که قبول کردی یه مدت پیشت بمونم _مطمئن باش اگه دست من بود هیچ وقت همچین چیزی رو قبول نمیکردم ################### _دیوونه شدی میگم بزن به چاک نمیخوام اینجا ببینمت مارک دستاشو دور گردن جین یونگ انداخت و در مقابل چشمای متعجب جین یونگ روی پاهاش بلند شد و گونه اش رو بوسید و زود عقب اومد و چشمکی بهش زد و گفت _ببخشید جین یونگی ولی من فقط از رئیسم دستور میگیرم ################### _چرا باهاش حرف نمیزنی؟ _دیوونه شدی؟میگم نمیذاره حتی ببینمش چجوری باهاش حرف بزنم اخه؟ _خب مگه نمیگی صبحا زود میره بیرون شبا هم خیلی دیر میاد _ اره که چی؟ _خب یه روز صبح زود بیدار شو یا یه شب دیر بخواب نمیمیری که سرمو پایین انداختم و با انگشتام بازی کردم _راستش....جراتش رو ندارم....ازش میترسم.... _شوخیت گرفته؟ _خب تو که ندیدیش وقتی عصبانی میشه #################### _چیه پسر امریکایی چرا اینجوری نگام میکنی؟به این نتیجه رسیدی که دیگه دوستم نداری؟ با عصبانیت بهش نگاه کردم _عمرا مگه تو خواب ببینی من تا همیشه عاشقت میمونم برام مهم نیست چقد بهم درد بدی یا اذیتم کنی من دوستت دارم دوستت دارم دوستت
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
یتیم خانه  cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
•• Supreme ••  cover
Oneshot😪🤌💦 cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
worship  cover
stalker|kookmin cover
Patient Of the Bed Number 85 cover
In The Name Of Love season 3💓 cover
Your eyes tell || VK || Completed cover

یتیم خانه

52 chapitres En cours d'écriture

کامل شده یتیم خانه کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ ژانر: BDSM سونگهوا آهی کشید:یه کار کن نتونم بشینم... میخوام تا چند روز وقتی میشینم درد بکشم. فشار دست هونگ جونگ به موهای سونگهوا بیشتر شد :باشه آقای کیم میدونم چیکار کنم. چرخید که صورتش روبه روی صورت هونگ جونگ قرار گرفت، لباشو روی لبای مرد گذاشت و شروع کرد به بوسیدن، لباش آروم روی لبای هونگ جونگ حرکت می‌کرد و موهاش هنوزم توی مشت هونگ جونگ بود :دوستت دارم. هونگ جونگ به خودش اومد، عقب کشید و از سونگهوا کمی فاصله گرفت، نفس نفس میزد... به شدت عصبانی بود... نه از سونگهوا از خودش... هونگ جونگ از خودش عصبانی بود چون داشت لذت می‌برد از این بوسه، دستش بلند شد و با ضرب توی صورت سونگهوا نشست :حالا نشونت میدم. بار دیگه سونگهوا رو به شکم خوابوند، ترکه رو برداشت و بی وقفه شروع کرد به زدنش... ترکه رو محکم روی باسن سونگهوا میزد و باسن کبود پسر رو زخم می‌کرد. این سونگ با لبخند به سان نگاه می‌کرد :میتونم بپرسم که شما وویونگ رو کجا دیدین آقای چوی. سان هیجان زیادی داشت، قرار بود لیتلی رو داشته باشه که همه جوره استایلش بود :از طریق دوست وکیلم... وکیل خانم کیم میس سونگهوا شی. در اتاق باز شد و گیون سوک در حالی که دست وویونگ رو توی دست داشت داخل اتاق شد، سر سان سریع به سم