One Big Miracle🐺 [ Book #2 of Miracle series☄ ]
  • Reads 118,038
  • Votes 24,623
  • Parts 26
  • Reads 118,038
  • Votes 24,623
  • Parts 26
Complete, First published Sep 09, 2018
Mature
بکهیون از حیوون ها متنفره و اوج تنفرش هم نسبت به سگ هاست...و تنها علتی که داره به اجبار توی یه پت شاپ کار میکنه بی پولیه...اما یه روز شیومین که یکی از عزیزترین دوستهاشه ازش درخواست میکنه یه مدت از یه هاسکی که تو عملیات اتش نشانی اسیب دیده مراقبت کنه و بکهیون چون نمیخواد قلب دوستش رو بشکونه قبول میکنه... بکهیون حتی احتمالش هم نمیداد که این اتفاق قراره زندگیش رو عوض کنه و یه روز اون هاسکی تبدیل بشه به یه پسر با درشت ترین چشم ها و کشنده ترین لبخند هایی که دیده... شاید این قراره اولین و تنها ترین معجزه زندگی بک باشه... 
🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐
🐕کاپل ها: چانبک(اصلی). شیوچن 
🐕ساید استوری :" #معجزه_کوچک_من "
🐕ژانر:رمنس.روزمره.فانتزی .فلاف.کمدی
🐕تعداد پارت : 24    
🐕محدودیت سنی: 18+ NC  
🐕نویسنده : #SilverBunny 🐰🌸🌿


• مَستر وقتی یودا درد داره زخمش رو میبنده و میذاره یودا سرش رو روی پاش  بذاره .. یودا هم میخواد از مَستر مراقبت کنه .. مَستر حتی بوی خوشمزه ای میده..!
All Rights Reserved
Sign up to add One Big Miracle🐺 [ Book #2 of Miracle series☄ ] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ by SilverBunny6104
51 parts Complete
بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny
یتیم خانه  by user20576447
52 parts Ongoing
کامل شده یتیم خانه کاپل : ووسان ، سونگجونگ ، یونگی ، جونگسانگ ژانر: BDSM سونگهوا آهی کشید:یه کار کن نتونم بشینم... میخوام تا چند روز وقتی میشینم درد بکشم. فشار دست هونگ جونگ به موهای سونگهوا بیشتر شد :باشه آقای کیم میدونم چیکار کنم. چرخید که صورتش روبه روی صورت هونگ جونگ قرار گرفت، لباشو روی لبای مرد گذاشت و شروع کرد به بوسیدن، لباش آروم روی لبای هونگ جونگ حرکت می‌کرد و موهاش هنوزم توی مشت هونگ جونگ بود :دوستت دارم. هونگ جونگ به خودش اومد، عقب کشید و از سونگهوا کمی فاصله گرفت، نفس نفس میزد... به شدت عصبانی بود... نه از سونگهوا از خودش... هونگ جونگ از خودش عصبانی بود چون داشت لذت می‌برد از این بوسه، دستش بلند شد و با ضرب توی صورت سونگهوا نشست :حالا نشونت میدم. بار دیگه سونگهوا رو به شکم خوابوند، ترکه رو برداشت و بی وقفه شروع کرد به زدنش... ترکه رو محکم روی باسن سونگهوا میزد و باسن کبود پسر رو زخم می‌کرد. این سونگ با لبخند به سان نگاه می‌کرد :میتونم بپرسم که شما وویونگ رو کجا دیدین آقای چوی. سان هیجان زیادی داشت، قرار بود لیتلی رو داشته باشه که همه جوره استایلش بود :از طریق دوست وکیلم... وکیل خانم کیم میس سونگهوا شی. در اتاق باز شد و گیون سوک در حالی که دست وویونگ رو توی دست داشت داخل اتاق شد، سر سان سریع به سم
••💮SignMate💮••  by SilverBunny6104
88 parts Complete Mature
تو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنوشت اش رو نشون بده نشد! بکهیون اون روز تصمیم گرفت که هیچوقت نذاره کسی رازش رو بفهمه و دنبال سرنوشت اش جای دیگه ای بگرده...چهار سال بعد همون سرنوشتی که در حق بک بی انصافی کرده بود اون رو به خونه پارک چانیول کشوند.یه طراح مانگا بد اخلاق که فقط یه دستیار سر به راه میخواد...اما خوب بک داستان ما هرچیزی هست جز سر به راه! چه حسی داره وقتی بدونی همه تو دنیا یه جفت دارن و فقط تو جا موندی....؟؟ 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - چه خوبه اینجوری یکی به آدم برسه؛ تا حالا کجا بودی پارک چانیول؟! + احتمالا بدون اینکه متوجه باشم داشتم دنبال تو میگشتم..! #Chanbaek 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - ازم بدت مياد؟ + مشكل اينه كه هركاری ميكنم، بدم نمياد! #hunhan 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - میدونی تازگی ها دارم فکر میکنم شاید ارزش این همه تلاش رو نداشتی.. و این بدترین حس دنیاست.. #kaisoo 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 Story Started: 18.01.2017 Story Finished: 13.11.2017 💮هم نشان 💮کاپل ها: چانبک.هونهان. کایسو 💮ژانر: رمنس. زندگی روزمره. فانتزی
You may also like
Slide 1 of 20
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ cover
یتیم خانه  cover
ミ🌠Till I Reach Your Star 🌠ミ(Book #���𝟸 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟) cover
𝑊𝑖𝑙𝑙 𝑦𝑜𝑢 𝑚𝑎𝑟𝑟𝑦 𝑚𝑒?🤤🔞😍 cover
عاشقانه ای برای ارباب cover
" The Surgeon " [Complete] cover
یک عاشقانه تصادفی cover
🌿Scent of the lemon cover
impossible wish cover
ELEVATOR cover
𝖡𝗅𝗈𝗈𝖽𝗒 𝖧𝖺𝗅𝗅𝗈𝗐𝖾𝖾𝗇🩸 cover
آبان یک دریا cover
My Daddy cover
Ant Ant cover
The Bodyguard (‌کامل شده) cover
My special omega cover
La mia metà [نیمه گمشده‌ی من]  cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
[𝕄𝕪 𝔽𝕠𝕦𝕣𝕥𝕙 ℙ𝕣𝕚𝕠𝕣𝕚𝕥𝕪] cover
••💮SignMate💮••  cover

☕⊱A Hug In A Cup⊰☕

51 parts Complete

بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny