روز های تلخ و شیرین بودن با تو در سال های دور جامانده. همان روز هایی که در انتظار دیدنت ساعت ها چشم به دری میدوختم، روز هایی که حتی از وجود منی با خبر نبودی اما برایت صادقانه عشق میریختم.. تمام آن روز ها و روز های بعدش با تو و یا دت قشنگ بود. و همه چیز از دور زیبا و دست نیافتنی بود. تا روزی که نزدیک شدی ... تمام آن تصورات پوچم گم شد و جایش را حقیقت های تلخ گرفت. تو زیبا بودی اما فقط از دور. -هیچکدوم از درگیریای ذهنیش به دیگری نگفت. با اینکه با گفتنش میتونست خیلی از گره ها باز بشه اما هرکدوم دلیلی برای ادامه سکوتش داشت، شایدم بین گفتن و نگفتن گیر کرده بودن و به اجبار سکوت رو انتخاب کردن.All Rights Reserved