Story cover for My Life FF by Sarinaf9
My Life FF
  • WpView
    Reads 172,360
  • WpVote
    Votes 10,274
  • WpPart
    Parts 37
  • WpView
    Reads 172,360
  • WpVote
    Votes 10,274
  • WpPart
    Parts 37
Complete, First published Oct 20, 2018
My Life : زندگی من 

        ژانر : عاشقانه - درام - انگست - اسمات 

با تمام زوری که داشتم کنارش زدم 
+تمومش کن... تمووومش کن... 
بدنم میلرزید و صدام هم به لرزه افتاده بود 
‌+معشوقه،واقعا من معشوقه‌ی توام؟؟ خودت هم میتونی همچین چیزایی رو باور کنی!!... واقعا داری از روی احساساتت حرف میزنی؟!.... ازم انتظار داری اینارو باور کنم؟.. همینو میخوااااای؟؟ میخوای که منو عذاب بدی؟ آررره؟؟ 
بیشتر عصبی شد. 
-همین الان از اینجا برو بیرون


✔#1 jungkook
All Rights Reserved
Sign up to add My Life FF to your library and receive updates
or
#51girl
Content Guidelines
You may also like
Maria by ISADORA_stories
45 parts Complete
ژانر: رومنس،درام، اسمات🔞 ، زندگی واقعی( توی فیک البته😐) کاپل: هوسوک × ماریا کاپل های فرعی: بقیه اعضا و شخصیت های داستان وضعیت: اتمام فیکشن✅ خلاصه داستان 👇🏻👇🏻 وقتی یه قرارداد کاری، با کمپانی بیگ هیت، زندگی یه میکاپ‌آرتیست ایرانی-فرانسوی رو برای همیشه زیر و رو می‌کنه، هیچ‌کس فکر نمی‌کنه یه شب اتفاقی و یه نگاه تصادفی، شروع یه رابطه‌ی ممنوعه باشه. ماریا و هوسوک... دو قلب از دو دنیای جدا، با یه بوسه‌ی دزدکی، توی سکوت شب، گره می‌خورن به داستانی که نه باید شروع می‌شد و نه می‌تونست تموم بشه. اما مسیرشون آسون نیست. پدری که با گذشته‌ی خودش از عشق می‌ترسه، استاکرهایی که پشت لبخندهاشون خنجر قایم کردن، و دنیایی که برای یه آیدلِ جهانی، هیچ‌جور امنیتی باقی نذاشته. حالا هر نوازش، هر نگاه، حتی هر بوسه‌ی پنهونی، ممکنه قیمت آزادی‌شون باشه... ماریا داستان یه عشقه... نه از اون عشق‌های کلیشه‌ای، از اونایی که توی دل شب، توی راهروهای تاریک، توی ماسک‌های بالماسکه، زمزمه می‌شن، پنهون می‌مونن... اما تا مغز استخون، واقعی‌ان.
Last decision by Sarinaf9
41 parts Complete
Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی ‌خلاصه‌ای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرافت متفاوت با چیزی باشن که انتظار داری؟! ازدواج یا مرگ؟ میتونی حسش کنی ؟ ✅بخش هایی از فیک ✅ بسته شدن چشمای اون زن فرتوت تنها ذره ی روشن وجودشو خاموش کرد و این آغاز تاریکی جونگ کوک و امپراتوری خونینش بود --- مرد مسن دستشو روی شونه ی جونگ کوک گذاشت :" دوباره که قرار نیست سرکشی کنی؟ به اندازه کافی برای تهیونگ اینکار رو کردی --- یکی از اونا از روی صندلیش بلند شد :" اینکه یه زن مسئولیت کامل باند رو به عهده بگیره اشتباهه..بیوه ی جئون باید زیر دست ما باشه نه توی مقام مشابهی با ما قرار بگیره --- +ن..نیازی نیست گدایی عشقی رو بکنی که داریش برخلاف انتظارش جونگ کوک فقط پوزخندی زد و پشت میز کارش نشست -مطمئنی که دارمش؟ یا فقط دارم خودمو احمق فرض میکنم که مثلا دارمش --- +حقیقت رو بهم بگو.. تو نمیتونی انسان باشی چون خود شیطانی -اشتباه نکن... من... جئون جونگ کوکم 1 #JungKook ❤
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
68 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره  by Aristya_1016
8 parts Complete
،، وضعیت: پایان‌یافته 𓏲 ⤎ کیم نامجون صاحب یکی از موفق‌ترین شرکت‌های پارچه سازی و مُد کشور بود که همه در برابرشش سست و هراسون می‌شدن اما اون تنها مقابل یک نفر ضعیف و عاشق بود. همسرش لی هایون! اما از کجا باید می‌دونست همسری که این همه مدت بهش عشق می‌ورزید هیچوقت باهاش صادق نبوده؟ پیام عجیبی که داخلش همسرش رو یک خیانتکار خطاب می‌کرد و ورود شخص جدیدی به زندگی مشترکشون، باعث به وجود اومدن طوفان بزرگی شده بود! ⋅───╼─╾───⋅ _من هیچی به جز تو ندارم. اگه تو هم نباشی... دیگه دلیلی برای موندن ندارم. اون لعنتی رگش رو زده بود! نامجون با فریادی مردانه به سمت همسرش دوید و اون رو در آغوش کشید. _هه‌ری... لعنتی هه‌ری با من بمون. دستش رو روی برشی که با شیشه ایجاد کرده بود گرفت و فشار داد. نمی‌تونست فشار خونی که به کف دستش وارد می‌شه رو تحمل کنه. این همسرش بود که داشت زیر دستش جون می‌داد. _همیشه آرزوم بود... یک بار من رو با اسم خودم صدا بزنی! ᝰ Couple: ⤷ Kim Namjoon ⤷ Lee HaYeon ⤷ Baek Hae Ri ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Angst ⤷ Dram
You may also like
Slide 1 of 10
𝗧𝗼 𝗳𝗶𝗻𝗱 𝗺𝘆𝘀𝗲𝗹𝗳 𝗶𝗻 𝘆𝗼𝘂 cover
𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 | سیاه قلب cover
Maria cover
Last decision cover
the storm/طوفان cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
Freesia  [vkook] cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥 cover
᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره  cover

𝗧𝗼 𝗳𝗶𝗻𝗱 𝗺𝘆𝘀𝗲𝗹𝗳 𝗶𝗻 𝘆𝗼𝘂

35 parts Ongoing

• پیدا شدن در تو • ( در حال بازنویسی) از دل تهران تا نورهای نئونِ سئول.. نیکو وارد دنیای پرزرق و برق اما پرتنشِ طراحی لباس در کره میشه، جایی که همه‌چی باید بی‌نقص باشه، مخصوصاً وقتی پای یه ستاره مثل جونگ‌کوک وسطه. هر لباسی که برای جونگ‌کوک طراحی می‌کنه، نه فقط ظاهر بلکه بخشی از خودش رو توش میریزه. اما چیزی که براش قابل پیش‌بینی نبود... تأثیر حضور خودش تو زندگی یه ستاره بود. " STRAIGHT " 🔺Genre : romance • drama • smut • funny 🔻Couple : Jungkook x Girl