هرجا که تُویی
  • Reads 86,442
  • Votes 4,832
  • Parts 78
  • Reads 86,442
  • Votes 4,832
  • Parts 78
Complete, First published Nov 04, 2018
🚫A little Sexual content🛇
عاشق یک مرد عوضی شدن شیرین ترین و خطرناک ترین اشتباه یک دختر است. 

ما را سر باغ و بوستان نیست 
هرجا که تویی
تفرج آنجاست... (سعدی)
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add هرجا که تُویی to your library and receive updates
or
#3عاشق
Content Guidelines
You may also like
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
25 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
The 10 Women [ZaynMalik] by MissBieberN
82 parts Complete
نگاش که میکردی دوراتا بود! یه دختر ۱۵ساله که رفتار و حرف زدنش تحت تاثیر بلوغش بود 🙃 اما بعد از هر صبح گیر افتادن توی آسانسور با زین مالیک، مرد همسایه که از قضا متاهل و زیادی جذاب بود باعث شد بعدش دیگه هیچ چیز سرجاش نباشه.... چیز بزرگی درقلب زین جابجا شده بود... انگار دوراتا هوش از سرش پرونده 🦋 طوری که هیچوقت چنین چیزی رو تجربه نکرده و این آغازه سبز شدن حوادث عجیب و غریب در حوالی عشق ممنوعه بود♥️🚫 اتفاقاتی که راجبش حتی نمیتونی حدسی بزنی 👩‍❤️‍💋‍👨 -واقعا نمیدونم من و تو چیزی هستیم که اسم نداره.. +چیزای جدید همشون قشنگن. -تا جایی که اون قدیمی ها بخوان انتقام بگیرن یا اون چیزه جدید هم یه روزی قدیمی بشه. +حداقل با حسرت امتحان نکردنش نمیمیریم. -فکر نکنم تو ۱۶ سالگی بخوام بمیرم. رویا یا حقیقت! چی اینارو از هم متمایز میکنه؟ چی مرز بین این دوتارو تایین میکنه؟ یادآوری روزای قشنگی که گذروندی سخت تره؟ یا خیال بافی چیزی که هرگز قرار نیست اتفاق بیوفته! [Completed][some Sexual contact 🔞]
You may also like
Slide 1 of 9
Pure Love [Z.M fanfiction] cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
The 10 Women [ZaynMalik] cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
X cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
Last Winter cover

Pure Love [Z.M fanfiction]

47 parts Complete

یه دختر هفده ساله که وارد یه دبیرستان جدید میشه،"افراد جدید و اتفاقای عجیب غریب" اون زندگی آرومی داره و عشق هم به همین آسونی و بی پروایی وارد دنیای جذاب اون میشه... Zayn Malik Fanfiction Written by Iamnotshadi