WALKING DEAD
  • Reads 6,524
  • Votes 1,195
  • Parts 5
  • Reads 6,524
  • Votes 1,195
  • Parts 5
Complete, First published Jan 18, 2019
ترجمه ی چند شاتیه بشدت جذاب و خفنه   WALKING DEAD   🧟‍♂️🧟‍♂️ 


Author : leader kyuzizi 

translator: Army 

Genre : Fantasy, Horror, Romance
______________ 


_اون کجاست؟ 
_ اون مرده
جانگ اینو با خنده گفت و پاشو محکم گرفت. 
_باید میدیشون. حتی اون بکهیونه ارزشمندت همشون میدویدن. همشونم
کشته شدن. البته من ندیدم بکهیون تو بمیره ولی مطمعنم مرده. 
__________

اون شهر کوچک که توسط مرده خوار ها کامل تسخیر شده بود. 
__________

چانیول داشت دیونه میشد میدونست بکهیون همون بیرونه. شاید مرده بود و شاید زنده مونده بود ولی میدونست بکهیون حق زنده موندن رو داشت. چیزهای مهم رو برداشت و برای پیدا کردن بکهیون بیرون زد.
All Rights Reserved
Sign up to add WALKING DEAD to your library and receive updates
or
#3kyungsoo
Content Guidelines
You may also like
till the end of the moon تا پایان ماه by whisperingLili
139 parts Complete
بالای برج شهر، در حالی که به آخرین حد توانم رسیده بودم، رهبر شورشی شمشیرش را بر گردنم گذاشت. او خندید و از "تان تای جین" پرسید: "همسرت یا دوشیزه یه، فقط یکی می‌تواند زنده بماند. کدام را انتخاب می‌کنی؟" گویو نگاهی به "یه بینگ‌شانگ" که در حال گریه بود انداخت و با نگرانی گفت: استاد کوچولو، او قطعاً تو را انتخاب می‌کند. "بینگ‌شانگ را آزاد کنید" تان تای جین بدون تردید دستور داد. دستبند یشمی گفت: اوه نه. من گفتم: نه. گویو تسلی داد: تان تای جین حتماً گمان میکرد که محافظان مخفی تو را نجات خواهند داد. تان تای جین واقعاً اینطور فکر می‌کرد، اما در آن روز، جلوی 300 هزار مرد، من به او لبخند زدم و از بالای برج شهر به پایین پریدم، زیر نگاه او شکسته م. و نه حتی یک ذره از بدنم را برای او باقی گذاشتم. این پایانی است که من برای تان تای جین انتخاب کرده‌ام. امپراتور جدید، تان تای جین، در سال اول "جینگ‌هه" یک شبه موهایش سفید شد. سپس به یک دیو دیوانه تبدیل شد که شهر را قتل‌عام کرد، حتی سر "یه بینگ‌شانگ" را نیز برید. و پس از سال‌ها عشق پر از رنج، من بالاخره بعد از رسیدن به نیروانا به قلمرو جاودانگان بازگشتم و امروز به‌عنوان یک پری کوچک بسیار خوشحالم. - خوشحال میشم نظر بدید. 🐣
ایده دونی(چی بنویسم؟چطور بنویسم؟چرا بنویسم؟) by mahnaz23
14 parts Ongoing
بوکی که بلاشک باید تو کتابخونه همتون باشه. حالا بگو چرا میدونی چَِرا؟! چون ۱)اینجانب قرار است که ایده های خفن گونه ای که هربار به ذهنم میرسه رو در حد چند خط باهاتون به اشتراک بزارم. *از اتاق فرمان اشاره میکنن و میگن خوب بزار..چیکا کنم* اگه ریدری و دوست داری دست به قلم بشی، ولی ایده ای نداری، من اینجام تا همه جوره ساپورتت کنم.بین نوشته ها یکی رو برمیگوزینی...میای بهم میگی..بیشتر بهت جزییات میگم..بعدش که شروع کردی به آپ..همینجا تو همین بوک..معرفیش میکنم..تا بقیه بخونن اگه رایتری و کفگیر خلاقیتت به ته دیگ خورده اگه قابل بدونی، میتونی از ایده ها برداری..و با قلم فوق خفنت بترکونی.فقط حتما بهم بگو تا علاوه بر تیک زدن ایده به عنوان برداشت شده ها، بتونم از خواندنش لذت ببرم ۲)حدود چند سالی هست که میخونم و مینویسم...اینجام تا گاهی...خیلی گاهی...تجربیات شخصیم رو باهاتون به اشتراک میزارم..باشد که به درد بخورد... قانع شدی؟ حالا بزار تو ریدینگ لیستت و گه گاهی بهش یه سری بزن😉🙃
You may also like
Slide 1 of 10
You are me & I am you[𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧] cover
Sweet Sense | حِسِ شیرین cover
Spring Winter cover
REVEALED\آشکار شده cover
my bunny🐰 cover
𝙰𝚍𝚟𝚎𝚛𝚜𝚎 cover
till the end of the moon تا پایان ماه cover
ایده دونی(چی بنویسم؟چطور بنویسم؟چرا بنویسم؟) cover
[ You Are Blue ] cover
My special omega cover

You are me & I am you[𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧]

16 parts Ongoing

*تا اطلاع ثانوی متوقف شده 「تو منی و من توام」 وقتی یونگی برای دیدن رئیسش به کمپانی بیگ هیت رفت حتی یه درصد هم احتمال نمیداد که مجبور بشه با همگروهی محبوبش قرار بزاره.... وات د فاک یونگی حتی نمیتونست درک کنه که چرا مجبور به این کاره... یونگی و جیمین مجبور میشن برای مدتی باهم قرار بزارن.. آیا این اجبار براشون تبدیل به یه فرصت طلایی میشه؟ Coupel:┊ Yoonmin ┊ Genre: ┊sumat _ Romance _ real life _angest_Dark_little happy┊ Up:┊Uploading┊