🔥فن فيكى متفاوت از زين ماليك⚡️ "وقتی داستان شروع شد. من هیچ چیز برای گفتن نداشتم. تو پوچی خودم گم شده بودم. چیزی برای از دست دادن نداشتم. من نمیدونم چرا الآن اینجام و دارم چرتو پرتای توی ذهنمو مینویسم. بنظر کلیشه ای ترین کاریه که عاشق بعد از شکست انجام میده. عشق. این کلمه برای آدما هزاران معنی میده. من هیچوقت حسش نکردم. فقط برام یه کلمه بود. ولی وقتی هیلی وارد زندگیم شد تموم مفهوم این کلمه به کل عوض شد. تبدیل شد به صورت زیباش، تبدیل شد به خنده هاش، به چشمای مظلومش، به لبای بی نظیرش، به بوسه های داغش. هرکس نیمه ی گمشده ای داره ولی من نیمه ی جونمو داشتم. با تمام وجودم، تا اتنهای ابدیتم دوستش داشتم."🖤💫