vice versa [zarry]
  • Reads 6,905
  • Votes 1,310
  • Parts 21
  • Reads 6,905
  • Votes 1,310
  • Parts 21
Ongoing, First published Jan 26, 2019
❌بوک در حال ادیته. لطفا فعلا از خوندنش امتناع کنید تا وقتی که این پیام رو بردارم... ممنون❌

از بین میلیارد ها پایان متفاوت، ما چیزی رو انتخاب کردیم که باعث از بین رفتنمون شد.
پایان برای ما میتونست شیرین باشه، میتونست شاد باشه، میتونست پر از لحظات ناب و دوست داشتنی باشه.....

ولی...

یه تغییر کوچیک و لحظه ای، میتونه باعث بوجود اومدن یه پایان کاملا متفاوت بشه...
و پایان برای ما... همون پایانی شد که احتمالش فقط یک در میلیارد بود...

و تموم پایان های دیگه بی معنی شدن...

شاید اگه من شیطان نبودم.... شاید اگه تو فرشته نبودی...
شاید اگه اون کتاب وجود نداشت....
و هزار شاید دیگه...

همه چیز میتونست متفاوت باشه...

ولی نشد...

و شروعش...

از کجا شروع شد؟ ما درباره ی پایان حرف زدیم، ولی شروع جایی بود که اشتباه کرده بودیم.
 شروع ما اشتباه بود. حسی که بوجود اومد و عوضمون کرد، از پایه غلط بود...

شاید من باید یک شیطان میموندم...
و تو یک فرشته....
شاید نباید با سرنوشت میجنگیدیم...
شاید باید رد میشدیم ازش. از حسی که باعث شروع پایانمون شد...

ولی از بین تموم شاید ها، اگر ها و اما ها، من پشیمون نیستم...
داشتن این پایان، برای ما تلخ بود. ولی راه رسیدن بهش، شیرین شد وقتی تو همراهیم کردی.

وقتی برای اولین بار چیزی رو تجربه کردم که هیچوقت نمیتونستم حتی تصور
All Rights Reserved
Sign up to add vice versa [zarry] to your library and receive updates
or
#548fantasy
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
You may also like
Slide 1 of 10
TENSION🍷(vkook) cover
seven⁷ cover
پرسه در نیمه شب cover
4427 cover
•• Supreme ••  cover
My you  cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Shine in the dark cover
INRED | VKOOK cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

TENSION🍷(vkook)

35 parts Ongoing

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی