Charmer - Lucia0Devil - Wattpad

Story cover for Charmer by Lucia0Devil

Charmer

Reads 22,119
Votes 2,891
Parts 36

Reads 22,119
Votes 2,891
Parts 36

girlxgirl iran lesbian lgbt love romance school separation truelovestory

او یک افسونگر بود....
.
.
.
.
.
.
.
.




سلام به همه بعد از یک سال و خورده ایی برگشتم تا چیزی که شروع کردم تموم کنم امیدوارم همراهیم کنید . 😊😘All Rights Reserved

girlxgirl iran lesbian lgbt love romance school separation truelovestory

Table of contents

36 parts

Sign up to add Charmer to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

my baby boys(BDSM) by sashaa_sushiiii

ساشا، دختری که از روتین زندگی حوصله سربرش خسته شده و یک بیبی بوی هورنی تخس وارد زندگیش میشه. شایدم دو تا؟! اگه میدونستین زجه هاتون چقد برام زیباست، انقد زجه میزدین تا لال شین My baby boys |درحال اپ| BDSM🕯️ |تقریبا تمام پارت های این بوک دارای صحنه های باز جنسی و خشونت امیزه و برای تمام سنین مناسب نیست🔞| این بوک با 300k ویو ریپورت شده و دوباره اپ میشه :) #تریسام # مامی # بیبی‌بوی #تنبیه#سادیسم#مازوخیسم#اسلیو#میسترس#مستر#برت#اسپنک#تحقیر#قرارداد#پت#پت پلی#رول پلی##رد روم#دام#ساب#ددی #برت#خشن#فمدام#لیتل#ددی#گی#لزبین#استریت#بایسکشوال#شلاق#درد#تشویق#فمبوی#تا‌پ‌گرل#بات‌بوی#سوییچ#ورس#کتبوی#کیتن#ارباب#برده

Amygdala by itsme_victor

❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبوری "هیونگ" صداش بزنی . و اینه داستان عشق من به پسر عموم ، تهیونگ . ___________________________________________ Main couple : Taekook | Vkook Secondary couple : yoonmin Genre : Romance , angst , action , smut Start : 2023 summer End : No one knows Author : Victor

You lied by ofjnls

•jenlisa fanfiction •وقتی که جنی به هم گروهیاش دروغ میگه که با دوست‌پسرش کای عضو گروه معروف اکسو بهم زده و لیسا تنها کسی هست که از این موضوع باخبر میشه. جنی از لیسا می‌خواد که این راز رو بین خودشون نگه داره، اما آیا لیسا قراره به جنی کسی که مخفیانه عاشقش هست کمک کنه و اجازه بده عاشق آدم دیگه‌ای به جز اون باشه؟

Claimed تصاحب شده by suni_22_

Claimed تصاحب شده ژانر: ددی کینک، طنز، پزشکی، روزمره کاپل: کوکوی kookv - yonmin-namjin and ... وقتی یک جراح مغز سرد و موفق، سرپرستی پسری هفده‌ساله با گذشته‌ای سوخته رو قبول میکنه، زندگیش آروم ‌آروم از منطق به احساس کشیده میشه. تهیونگ: «اگه من پسر خوبی باشم... امشب بغلم می‌کنی ددی؟ فقط یه کوچولو؟

together ❤️ by pishi_lone

lesbian, fakechat,smat

One Day ( jenlisa ){Translated} by lalajenlal

|Completed| "من-من دوست دخترتم." "چی؟! چطور ممکنه؟" جنی کیم برای سفر کاری شرکت به پیست اسکی یانگ پیونگ میره. لالیسا مانوبان، همکار و تحسین کننده مخفی جنی هم به این سفر میره. بعد جنی با یه حادثه ناگوار روبرو میشه که باعث فراموشی موقتیش میشه و همه خاطراتشو از دست میده اما این شرایط فقط یه روز ادامه داره... آیا لیسا از این فرصت استفاده میکنه تا بالاخره کنار جنی باشه؟ آیا جنی بعد از 24 ساعت خاطراتش رو به یاد میاره؟ Jenlisa Translation +18

behind the flash (jenlisa)(جنلیسا ) by jshsjssee

باد ملایمی از پنجره‌ی نیمه‌باز به داخل کافه‌ی خصوصی دمِ ساحل می‌وزید. صدای آروم موج‌ها با خنده‌ی خفه‌ی جنی قاطی شده بود. "احمق نشو لیسا... یه‌وقت کسی می‌بیندمون." لیسا لبخند زد، اونجوری که فقط مخصوص جنی بود. موهاشو پشت گوشش زد و آروم گفت: "کسی اینجا نیست. فقط ما دو نفر... و این شب لعنتی که دلم نمی‌خواد تموم شه." جنی توی دلش با اون جمله غلت زد. برای چند ثانیه فقط به چشم‌های لیسا خیره شد؛ اون چشم‌هایی که حتی اگه کل دنیا رو بهش بدن، بازم تهش برمی‌گرده به همین نقطه. همون نقطه‌ای که لب‌هاشون بهم نزدیک شد... و بوسه‌ای آروم، یواشکی، بی‌صدا بینشون رد و بدل شد. نه فلاش، نه صدایی. فقط یه سایه... پشت شیشه‌ی تارِ کافه. و یه لنز ریزِ مشکی، نصب‌شده روی هدفونی که روی نیمکت جا مونده بود. رِین، که نقش یه مشتری عادی رو بازی کرده بود، حالا داشت توی گوشیش زوم می‌کرد روی ویدیویی که همین چند لحظه‌ی قبل ضبط کرده بود. "آفرین لیسا... حالا تو چیزی داری که بتونم ازش استفاده کنم." اون شب، برای جنی پر از لبخند و شوخی گذشت. برای لیسا، پر از قلبی گرم و عاشق. و برای رِین؟ فقط شروعِ یه بازی کثیف بود.

Bubble Wrap by RainyAnia

•از لحظه رسیدن به دنیای بیرون، برای جونمون جنگیدیم. داریم سعی میکنیم یه چیز واقعی و قابل سکونت از این سرزمین بسازیم. یه خونه. بعد تو، میخوای به خاطر یه دختر مو بلوند، همه چیزو خراب کنی ؟

That Lolita stole my heart 🎀⛓️ [ little slave & master (BDSM) ] by maribelle_fic

تو فقط ناله کن کیتن. من با دیدن بدن برهنه سفید و لپ کون صورتیت که زخمی و قرمز میشه ارضا میشم لولیتای من... 🔗👄 [ برای سنین بالای ۱۸ سال🔞 (البته خود نویسنده ۱۵ سالشه) ]

I fell in love with my teammate by user34928780

فیکشن : عاشق هم گروهیم شدم ژانر : عاشقانه؛ موزیکال؛ درام؛ جوانان روزهای آپ : ___ کاپل ها : جنلیسا و چهسو خلاصه : سرنوشت دختری که عاشق هم گروهیش میشه و مجبور به پنهون کردن رابطه شون میشه چی میتونه باشه ؟ میتونن زندگی مثل بقیه زوج های عاشق داشته باشن یا مجبور به پایان دادن رابطه شون میشن ؟ گروهشون با فاش شدن رابطه واقعی جنی و لیسا چه اتفاقی براش میوفته منحل میشه یا نه ؟!

You may also like

Slide 1 of 10

my baby boys(BDSM) cover

Claimed تصاحب شده cover

together ❤️ cover

One Day ( jenlisa ){Translated} cover

behind the flash (jenlisa)(جنلیسا ) cover

Bubble Wrap cover

That Lolita stole my heart 🎀⛓️ [ little slave & master (BDSM) ] cover

I fell in love with my teammate cover

my baby boys(BDSM)

ساشا، دختری که از روتین زندگی حوصله سربرش خسته شده و یک بیبی بوی هورنی تخس وارد زندگیش میشه. شایدم دو تا؟! اگه میدونستین زجه هاتون چقد برام زیباست، انقد زجه میزدین تا لال شین My baby boys |درحال اپ| BDSM🕯️ |تقریبا تمام پارت های این بوک دارای صحنه های باز جنسی و خشونت امیزه و برای تمام سنین مناسب نیست🔞| این بوک با 300k ویو ریپورت شده و دوباره اپ میشه :) #تریسام # مامی # بیبی‌بوی #تنبیه#سادیسم#مازوخیسم#اسلیو#میسترس#مستر#برت#اسپنک#تحقیر#قرارداد#پت#پت پلی#رول پلی##رد روم#دام#ساب#ددی #برت#خشن#فمدام#لیتل#ددی#گی#لزبین#استریت#بایسکشوال#شلاق#درد#تشویق#فمبوی#تا‌پ‌گرل#بات‌بوی#سوییچ#ورس#کتبوی#کیتن#ارباب#برده