24
  • Reads 197
  • Votes 15
  • Parts 3
  • Reads 197
  • Votes 15
  • Parts 3
Ongoing, First published Feb 10, 2019
به مدت ۲۴ ساعت دو نفر گروگان گرفته شدن و تو یه اتاق حبس اند. یه زن و یه مرد. هردوی اونا فوتبالیست هستن. چرا این اتفاق افتاده و چطور قراره تموم بشه؟
All Rights Reserved
Sign up to add 24 to your library and receive updates
or
#842onedirection
Content Guidelines
You may also like
Paradise |ᵛᵏᵒᵒᵏ by Armida-ssi
49 parts Ongoing
اسم: Paradise نویسنده: Armida کاپل اصلی: Vkook کاپل فرعی: yoonmin/ yizhan/ namjin/hyunlix/... ژانر: تخیلی/ رمنس/ تاریخی/ فان/ ماجراجویی/ اکشن/پارانورمال/ گی... خلاصه: در ابتدا، شش نژادی که امروزه در راس موجودات قرار دارند در تاریکی ها پنهان شده بودند و موجوداتی عظیم و باشکوه در راس قرار داشتند. موجوداتی به عظمت کوه با بالهایی بزرگ و دندون هایی به برندگی الماس، موجوداتی به نام اژدها. هر کدوم از اونها قدرتی خالق العاده داشت، یکی باعث لرزش زمین و جابجایی کوه ها میشد و دیگری باعث غرش آسمان! یکی باعث خشم دریا و دیگری باعث سوختن و خاکستر شدن چوب ها و سنگ ها و.. موجوداتی با چشم های خاص که میتونست روح هر چیز رو ببینه، حتی یک تکه چوب خشک شده! اونها در سرزمینی باشکوهی زندگی میکردن که امروز با نام "پارادایس" شناخته میشه! زیباترین و پر نعمت ترین سرزمین در تمام دنیا که درست مثل اسمش یک بهشت در دنیای فانیه! تعداد اژدهایان رفته رفته و با گذر زمان کم شد تا اینکه تنها یک اژدها باقی موند! قوی ترین اونها، اژدهای امپراطور که بعضی اون رو اژدهای بنیان گذار صدا میزنن! اون اژدها با قدرت زندگی ای که در اختیار داشت هفتمین نژادی که امروزه در راس قرار داره رو ساخت، دراکونیک ها! موجوداتی شبیه به انسان، اما زیبا تر با قدرتی فرا انسانی که بعد از اژدهایان، دومین
You may also like
Slide 1 of 10
cute baby cover
𝗩𝗺𝗶𝗻 cover
love in silence cover
صد داستان کوتاه  cover
Pirate Prince Namjin Ver. cover
fiction kookv"vkook cover
Whiskey[ویسکی] cover
BITE cover
Paradise |ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
 hard bunny   تهکوک  cover

cute baby

29 parts Ongoing

پسری که به خاطر نجات خواهرش برده ی یکی از رئیس های گنگ خلافکار میشه . . . . "خواهش میکنم اقا شما میتونین اونو نجات بدید؟" "خب تو پولی داری که بتونی اونو بخری " جانگ کوک سرش به علامت منفی تکان داد " پس متاسفم نمیتونم براش کاری کنم" جانگ کوک اروم روی زمین نشست و سرش رو پایین انداخت "لطفا کمکم کنید تا خواهرم رو نجات بدم هر کاری بگید میکنم التماس میکنم "تهیونگ اروم سر جانگ کوک رو بالا اوورد و به چشماش نگاه کرد"هر کاری" جانگ کوک بدون هیچ فکری جواب داد"بله هر کاری فقط لطفا خواهرم رو نجات بدید"تهیونگ خم شد و اروم از زمین بلندش کرد "خواهرت امروز برمیگرده خونه ولی تو دیگه همچین حقی نداری".....