12 نوامبر 2018 6 سال از نبود تهيونگ ميگذشت و من تنها بودم... خبري ازش نداشتم...نميدونستم اينجاست يا نه...نميدونم حالش خوبه يا نه...نميدونم منو يادشه يا نه...نميدونم عكسامونو داره...؟! نگهشون داشته؟! تو جيب شلوار جين پاره پورش يا گردنبدي كه وقتي 16 سالم بود براي خودم خريدم ولي گذاشتمش تو كوله پشتيش... فقط اينو ميدونم كه هر روز بعد از تموم شدن كلاساي دانشگام جلوي همون خونه كه حدوداً يكسال باهم توش زندگي كرديم مي ايسم و منتظر ميمونم تا بياد. گاهي هم موقع برگشتن زير اون چراغ برق قديمي مي ايستم و بهش تكه ميدم. جايي كه آخرين بار بغلم كرد و... با اينكه مطمئن نيستم ولي هر روز اينكارو انجام ميدم چون گفت منتظرم بمونتا برگردم خونه... پس منتظر ميمونم تا برگردي خونه!All Rights Reserved