Story cover for 🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍 by Pati_taran
🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍
  • WpView
    Reads 75,180
  • WpVote
    Votes 15,530
  • WpPart
    Parts 38
  • WpView
    Reads 75,180
  • WpVote
    Votes 15,530
  • WpPart
    Parts 38
Complete, First published Mar 08, 2019
Mature
💌White hearts^^💟

🥂:Couples: ChanBaek . KaiSoo . SuLay
🥂: Genre: Romance . Dram . Flaff . Medical . NC+18
🥂: Author: Pati :) 
🥂: Tel Me : @t_a_r_a_n_Pati

💒About:
"داستان از اونجایی شروع شد که من احمق فکر کردم میتونم تغییرش بدم..فکر کردم شاید اگه تلاش کنم میتونم کاری کنم منو ببینه...کی فکرشو میکرد قراره یکی بیون بکهیون پسر ریزه میزه خونگرمی که باید برای امتحان مهم پیش روى دانشگاه پزشکی آماده بشه... 
و در طی قبول شدنش توی ازمون مدرک تصمیم میگیره برای جدی تر درس خوندن بیاد به همون پانسیونی که سرنوشتش تصمیم گرفته بود توش تقدیرش رو عوض کنه... و پارک چانيول ميشه همون هم یونیتی ای که قرار بود تبدیل به چیزی فراتر از یه هم یونیتی ساده بشه....🌟
شايد به خاطر خوی اجتماعیش باهاش صمیمی شد که تو این راه یکم زد به جاده خاکی...شاید... یکم بیشتر از یکم...💌 مثل من جوری تغییر کنه که حتی خودشم دیگه خودشو نشناسه...
احساس میکنم یکم زیادی سرنوشت بازیمون داد...!"🍃 
(بکيهون)✨
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ by golabaton
21 parts Ongoing
🔻عنوان: مُهر اهریمن ♦️کاپل‌ها: چانبک، هونهان ♦️ژانر: تریلر، دارک رمنس، انگست، اسمات 🔺نویسنده: golabaton برشی از داستان: _بازم اهریمنم میشی؟ تا جایی که مثل قبل حتی برام آدمم بکشی؟ پسری که انگشتاش رو با کنجکاوی و لذت توی لاشه‌ی سگی حرکت می‌داد و جز به جز اعضای حیوان مرده رو چک می‌کرد در جواب سوال بی احساسش لبخند بامزه‌ای تحویلش داد. جوری که انگار ازش یه شیشه نوتلا خواسته بود دستش رو از جسد حیوان بخت‌برگشته بیرون کشید و خیره به صورت جدیش خیلی غلیظ و پشت سرهم گفت. _البته... با کمال میل... با لذت... پسر ایستاده بعد تایید سه بخشیش لحظه‌ای سکوت کرد و شیطنت وار یکی از انگشتای کثیف وخونیش رو به دهن گذاشت و مکید. وقتی خوب تمیزش کرد با چشمهای درخشان و ترسناکش جلو اومد و زیر نگاه سردش سرخوش پلکی بهم کوبید. _مثلا میتونم چشمای ریز و درشت هر کسی رو که بخوای برات در بیارم و به عنوان مزه توی گیلاست بندازم... روانی مو مشکی با زدن لبخند دندون نمایی بقیه‌ی انگشتای خونی و کثیفش رو روی قلب کوبنده اش گذاشت و چنگی به سینه‌ی فشرده‌اش انداخت. _به شرطی که آخرش به عنوان هدیه این قلب کوچولو و نازت رو از سینه ات بیرون بکشم و به یه عروسک بی جون و بغلی تبدیلت کنم...قبوله؟...
267 by phenomenon-PDM
43 parts Ongoing
در شهری که هر لبخندش بوی خیانت می‌دهد، چند مرد با گذشته‌هایی سیاه‌تر از شب، در میان خون، انتقام و رازی که سال‌ها دفن شده، دوباره به هم می‌رسند. هرکدام زخمی از گذشته دارند؛ زخم‌هایی که نه‌زمان، نه اسلحه، و نه حتی عشق، قادر به درمانش نیست. هیونجین، مردی با نگاهی یخ‌زده و قلبی پر از آتش، تنها به یک چیز باور دارد: هیچ‌کس نجات پیدا نمی‌کند، مگر با خون. اما درست وقتی که فکر می‌کند همه‌چیز تحت کنترل اوست، بازگشت کسی از سایه‌ها، زمین زیر پایش را می‌لرزاند ...کسی که باید مرده باشد. در این میان، میان فریاد گلوله‌ها و زمزمه‌ی عشق‌های ممنوع، کلمات سنگین‌تر از مرگ می‌شوند؛ و در اتاقی پر از سکوت، تنها صدای کسی شنیده می‌شود که با چشمانی پر از اشک می‌گوید: «این چهره‌ی واقعیه منه... هنوزم می‌تونی این آدمو دوست داشته باشی؟» (Happy End) ---------- #hyunlix 🥇 #hyunjin 🥇 #stay 🥇 #minho 🥈 #minho 🥉 #Romance 🥉 https://open.spotify.com/playlist/5cKmQsnSwULGv5I2IUKkjU?si=334ZEgWxRt-2XxVbj6nL2w
LENORA ✧ by ByunHera6104
49 parts Ongoing Mature
خلاصه ؛ داستانی ترکیبی از غم و خوشی که حقایق رو بیان میکنه... دو مرد که کلمه‌ی تضاد رو در کنارِ هم معنا میکنن. یکی منطقی، یکی احساسی. یکی تلخ، یکی شیرین. یکی درونگرا، یکی برونگرا. یکی کم‌حرف، یکی پرحرف. یکی بدبین و یکی خوش‌بین... اما هر دو آسیب دیده با گذشته‌ای تلخ که هنوز درگیرشن. آیا میتونن عاشق باشن و مرهمی روی دردهای هم؟ آیا میتونن نوری باشن توی تاریکی‌های هم؟ یا قراره به‌هم آسیب بزنن؟ اصلا چی اون‌ها رو به‌هم میرسونه؟ ✵✵✵ • پارک چانیول، ۳۲ ساله، قهرمان ملیِ موتورسواری و رئیس معروف‌ترین شرکتِ نوشیدنی‌های الکلی. مردی که به سایه‌ی خودش هم اعتمادی نداره... به عشق باور نداره و زندگیش توی چهار کلمه خلاصه میشه؛ جونگین، جونگده، موتور و سرعت. • بیون بکهیون، ۲۸ ساله، باهوش‌ترین و کاربلدترین کارآموزِ پزشکی که قراره بهترین پزشک و جراحِ مغز و اعصاب بشه. مردی که همیشه زندگیش رو وقف مراقبت از دیگران و عشق ورزیدن بهشون کرده... حالا به دنبال کسی میگرده که متقابلا بهش عشق بده و مراقبش باشه و فکر میکنه اون قراره یک دختر باشه. ✵✵✵ ✨کاپل‌ها﹕چانبک ⋆ کایسو ✨ژانر﹕اکشن ⋆ انگست ⋆ رمنس ✨محدودیت سنی: +18 ✨نویسنده﹕ Hera ✨ادیتور﹕Loey -برای اطلاع از روند آپ، در چنل زیر داخل تلگرام جوین بشید ❗ @VersionsOfCB
The tormentor[Completed] by sabaajp
70 parts Complete Mature
شکنجه گر ژانر: عاشقانه، رمنس، معمایی، مافیایی، انگست، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان، ویکوک ******************* بک سفید و چان سیاه بک شاد و چان خنثی بک عاشق و چان سرد بک ظریف و چان قوی بک خیلی تلاش کرد لبخند رو به لبهای چانیول بداخلاقش برگردونه ولی نمیدونست بهای همچین کاری این میشه که لبخند برای همیشه از روی لبهای خودش پاک شه ************************* برشی از داستان: بکهیون تلخندی زد و روی برگه ای که جلوش بود نوشت: من زیاد میخندیدم...شاد بودم... یه آدم سرشار از شور زندگی با آرزوهای زیاد... دروغ نیست اگه بگم چانیول رو از همه ی دنیا بیشتر دوست داشتم و فکر میکردم میتونه دربرابر تمام دنیا ازم محافظت کنه. ولی اون پسر به مرور زمان تغییر کرد...بدجنس شد و اذیتم کرد.عاشقم بود یا نه رو نمیدونم اما میدونم که الان ازم متنفره... قبلا عاشق صدام بود و هرکاری میکرد که صدای خندم رو بشنوه و ازم میخواست براش حرف بزنم اما بعد از اینکه صدای داد و التماسهامو وقتی زیردست و پاش کتک میخوردمو شنید و خوشش نیومد دهنمو بست و بارها سرم داد زد تا صدامو ببرم و ساکت شم و من هم...ساکت شدم...برای همیشه... ********************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
You may also like
Slide 1 of 20
Wild cover
Edge Of Line [L.S] cover
Dukkha cover
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ cover
ABOYAMI cover
Monalisa cover
 Rival [ ChanBaek & HunHan ]  cover
BELONG cover
Name : magic of green cover
Mistery Desire cover
ZIMA cover
𓂃Amalthea𓂃 cover
Helium(ziam) cover
Don't Push The 26 Unit  cover
Butterfly | Kookv cover
My Sin cover
267 cover
LENORA ✧ cover
Creep cover
The tormentor[Completed] cover

Wild

20 parts Complete Mature

🖤وحشی🖤 روزهای آپ: شنبه 📎 ژانر: عاشقانه تاریک / DDLB/ درام روانی/ اسمات کاپل: چانبک / هونهان وقتی پسری یاغی و بی‌پناه به نام بکهیون، با مردی مرموز و ددی‌طور به اسم چانیول روبه‌رو می‌شه، هیچ‌کدوم نمی‌دونن که این دیدار، زندگی هر دوشون رو زیر و رو می‌کنه. چانیول نمی‌تونه بدون بکهیون زندگی کنه... و برای داشتنش، راهی جز دزدیدنش نمی‌مونه. تو این خونه، امنیت یعنی تسلیم شدن... و عشق، یعنی زنده موندن وسط تاریکی. از طرف دیگه، سهون و لوهان، با رابطه‌ای پر از وابستگی و لطافت، نشون می‌دن عشق می‌تونه هزار چهره داشته باشه. 🔒‌ دو داستان، دو عشق، یک درد مشترک: فرار از تنهایی.