1952 《historical fanfiction》
  • LETTURE 97
  • Voti 11
  • Parti 3
  • LETTURE 97
  • Voti 11
  • Parti 3
In corso, pubblicata il apr 25, 2019
در ۱۹۵۲ کشور کره در جنگو جدال آمیخته شده و همه چیز بنظر میرسد که فاجعه بار باشد. اما، با این همه مشکل، یک گروه از مردان جوان موفق میشوند چیزی را به دست آرند که غیر قابل تصور میباشد، بخصوص در میان این جنگ تشنه به خون بی رحم.



It is year 1952, mid of the war in Korea. Everything seems down and disastrous, but a group of young men achieve something one can never imagine to be accomplished in a blood thirsty battle. 


Follow the story of these boys to find out more about them.

#2 Friendship

IMPORTANT!!!!!

1) I don't own these boys, they are real people and I am just a history enthusiast, who likes to see more of her favourite artists and their country's history.

2) Persian is my native language but this my first attempt, with that said, I apologise if you encounter with any sort of ANNOYING mistakes of any form. Although I try to edit my works once I find my way between the chaos that I write lol. I would also like to have a beta reader or even a partner to help me with this fiction.

3) As mentioned before, this bad-boy is a historical fanfiction. I might write most of the story line from my own fantasy and imagination, but for the sake of the word, history, I will TRY my best to make it less inaccurate, if not accurate. If you find my mistakes; make sure to inform me before I spread false info.

4) Have mercy and leave some comments lol.

5) I will mention alot of my fav kpop artists.
Tutti i diritti riservati
Iscriviti per aggiungere 1952 《historical fanfiction》 alla tua libreria e ricevere aggiornamenti
or
#69adventure
Linee guida sui contenuti
Potrebbe anche piacerti
TENSION🍷(vkook) di seta8603
35 parti In corso
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Potrebbe anche piacerti
Slide 1 of 10
cat boy cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
پرسه در نیمه شب cover
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
TENSION🍷(vkook) cover
fox cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover

cat boy

58 parti Completa

تهیونگ، گربه کوچولوی داستان، با خودش فکر می‌کرد که روز های خوشش تموم شدند و در های خوشحالی تک به تک به روش بسته شدند. اما دقیقاً وقتی که فکر می‌کرد "دیگه از این بدتر نمی‌شه!"، جئون جونگکوک، پسرِ شوخ و جذاب، وارد زندگی اش می‌شه و همه چیز رو براش عوض می‌کنه.‌‌ -Hybrid, Romance, Fluff, slice of life, smut -kookv ___________________ قبل از خوندن توجه کنید:‌ -داستان ددی کینک و یا امپرگ نیست. -ابتدای پارت های اسمات هشدار داده می‌شه. -این فیک به جز چند تا پارتِ کوتاه، روزمره است؛ پس اگه حوصله‌تون با این ژانر سر می‌ره، شروعش نکنید. (اگر هدفتون از خوندن یه فیک اینه که ذهنتون چند لحظه آروم بگیره، انتخاب بدی برای خوندن نیست.) -ضمناً، هیچ گونه اهانتی به قسمت های فلاف فیکم رو نمی‌پذیرم! اگر از این ژانر نفرت دارید، فیکشن دیگری رو برای خوندن انتخاب کنید. start: 1402/6/8 finish: 1403/8/25