Hell Girl
  • Reads 1,137
  • Votes 153
  • Parts 6
  • Reads 1,137
  • Votes 153
  • Parts 6
Ongoing, First published Jun 03, 2019
این فن فیک برگرفته از اسطوره های یونانه
داستان راجب دختری به اسم الایزابث هستش، مادر الایزابث جادوگر بوده (فرزند هکاته الهه جادو) برای همین یه مشت آدم احمق بخاطر باور های اشتباه و رسم آتش زدن جادوگرا، مادرشو جلو ی چشماش آتیش میزنن.
الایزابث شروع به فرار کردن میکنه ولی پدرش هیدیز(خدا و پادشاه جهان زیرین) پیداش میکنه و اونو با خودش به جهان زیرین میبره..
خلاصه که با اساطیر هم آشناتون میکنه
All Rights Reserved
Sign up to add Hell Girl to your library and receive updates
or
#93horror
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 10
Be my omega! cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
My you  cover
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
Ninety-nine cover
Shine in the dark cover
Fake Marriage:ازدواج سوری cover
✧HOME✧ cover
Strawberry farm||Kookv cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

Be my omega!

47 parts Ongoing

امگاورس/درام/ اسمات/کوکمین پارک جیمین امگایی که مجبور به ترک خونه اش میشه با آلفای خون خالصی به اسم جئون جونگکوک آشنا میشه . آلفایی که راز بزرگی برای خودش داره ،رازی که برای یه آلفا میتونه به قیمت از دست دادن جونش تموم شه و حالا با پیدا شدن جیمین همه چیز رو به بدتر شدن پیش میرفت و گذشته ای که روی هردوشون سایه انداخته بود اونهارو به بازی میگرفت !