صدای پاش از همه جا به گوشم میرسید . صدای خراش های روی دیوار چوبی که با ناخوناش ایجاد میکرد. اون با موهایی که روی صورتش ریخته بود عروسکش رو سفت بغل کرده بود انگار که می خواست فرار کنه. فقط یه چیز توی ذهنم اکو میشد: من نمیخوام بمیرم!All Rights Reserved