این اولین فیکیه ک ه مینویسم
امیدوارم دوستش داشته باشید و چون اولین فیکمه ایرادامو بهم بگید
اگه خوشتون اومد ووت و اضافه کردن به لیستتون هم فراموش نکنید😉💜
~اکشن،معمایی،اسمات~
«پایان یافته»
_ولی هیچ دکتری به بهونه ی شیاف مریضشو انگشت نمیکنه..!
ته داد کشید و مردمکای گربه ایش لرزید..
کوک درحالی که خندید به میز تکیه داد
+انگشتت کردم؟اره قبول دارم..سخت نگیر لیتل دال
_________________
جئون جونگکوک،یکی از دوستای پدر تهیونگ ..
یه دکتره شناخته شده...اون همه چیز داره..ثروت..مقام..احترام..
تهیونگ پسر شهردار..که زیادی لجبازه..ولی در عوض لجبازی فیوریت دکترمونه..
______
همه چیز با سرماخوردگی ساده شروع شد..فقط سرماخوردگی!!
ژانر:اسمات،ددی کینگ
کاپل:kookv
!