A deal written in blood
  • Reads 4,068
  • Votes 720
  • Parts 5
  • Reads 4,068
  • Votes 720
  • Parts 5
Complete, First published Jul 15, 2019
Mature
کیونگسو کیه؟ 
یه پسر معمولی که عاشق آرامشه؛ چیزی که همخونه اش بکهیون‌ -با اصرار کردنش برای اجرای یه طلسم قدیمی- ازش گرفته .. 


این مینی فیک درواقع یه وانشات [ترجمه ایه] به ترجمه ی خودم با موضوع متفاوت و فول اسمات !
پس اگه با این ژانر مشکل دارین پیشنهاد میدم نخونین چون اسماتش از چپتر سه کم کم شروع میشه الی آخر~
All Rights Reserved
Sign up to add A deal written in blood to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
whip music  by MiyunaBBH
9 parts Complete Mature
◄↨»✾✃⃟❪❪ ᵂᴴᴵᴾ ᴹᵁˢᴵᶜ ❫❫⃟✁✾«↨► نوت و شلاق... سابسیمو و دامینیت... عشق و شهوت... بوس و شیطنت... جرقه‌های عشق همه‌جا سر و کله‌شون پیدا میشه حتی داخل خود آتیش... چانیول روزی که یتیم خونه رو ترک کرد و تمام پولش رو داد یک گیتار تا با آهنگ زدن زندگیش رو بسازه... اصلا فکرش رو هم نمی‌کرد زندگی یکهو بشه براش نوازنده و موسیقی عشق...تنها یک جز از هزاران قسمت خوشبختیش باشه... اون رد خُرده نوت‌های موسیقی رو روی یک کت سیاه گرفت و آخرش به جایی رسید که جای راه رفتن تو مسیر عشق...بوسه بره روی تن تجسم ضربان قلبش... بکهیون فکرش رو هم نمی‌کرد وقتی همیشه کت‌های بلند روی شونه‌اش می‌ندازه تا گرم بشه، یک روز گرما رو ببینه که داره بهش لبخند می‌زنه. براش آهنگ می‌زنه و دل‌گرم و سرگرمش می‌کنه.انکارش نمی‌کرد...اون زودتر عاشق شد ولی دیرتر عاشقی کرد... ¢໐นplē: baekyoel/chanbaek (ورس) 𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚:since of life, romance, smut, BDSM, +21 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧: ‌Miyuna Ӂ: ◄↨»✾✃⃟❪❪ ᵂᴴᴵᴾ ᴹᵁˢᴵᶜ ❫❫⃟✁✾«↨►
You may also like
Slide 1 of 10
༅•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐦𝐩⋆࿐໋ ❬𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝❭ cover
whip music  cover
ᴏʜ❗𝐌𝐲 𝐆𝐮𝐚𝐫𝐝〰️💯 | ˢᵉᵏᵃⁱ | 💯اوه❗️مای‌گارد cover
~KOOKV~ONESHOTES~ cover
White... The Colour Of My Life... (Completed) cover
Incomplete wish (KooKV) cover
Kingdom cover
BonBon (Completed) cover
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷 -𝓪𝓯𝓽𝓮𝓻𝓼𝓽𝓸𝓻𝔂࿐ cover
My pink snowflake cover

༅•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐦𝐩⋆࿐໋ ❬𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝❭

12 parts Complete

Fiction "Summer Camp" Couple: Chanbaek Genres: Angst, Romance, Slice of life Author: Dreamer Summary: "شکوفه های هلو در حال ریزش بودند و عطر هلوهایی که درحال رشد بودند، جنگل رو برداشته بود. همهمه ی بلند نوجوان هایی که با هیجان، روزهای تابستانیشان را می گذروندند، میان صدای حیوانات جنگل بلند تر بود. و صدای قلب مربی جوان، از همه بلند تر. نگاهش تمام تابستان قفل مدیر کمپ بود. مردی که لبخند هاش از خورشید درخشان تر بودند و چشم هاش، از ستاره ها زیباتر. و حالا، در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود و احساس میکرد تابستان های بعدی اش، دیگر هیچ وقت رنگ و بوی این تابستان را نخواهند داشت." وضعیت: تمام شده