ابرها از حرکت ایستادن، خورشید نورش رو فقط به اون دو نفر بخشید، دریا لبخند زد و امواج به امید دیدن دوبارهی جیمین همراه معشوقش، توی دریا محو شدن تا دوباره برگردن...
• MultiShot
• Genre: Romance, Angst
[Complete]
"همه ی کسایی که قرار بود تاوان پس بدن مردن، ا-این یعنی من به هدفم رسیدم؟"
"تو میخواستی تاوان بدن ولی هیچ وقت نگفتی چه جور تاوانی، مرگهم نوعی تاوان هست."
"پس، من دیگه هدفی ندارم، این پایان قراردادمونه."
"قراره درد داشته باشه، سعی میکنم ملایم باشم."
"نه تا میتونی دردناکش کن، میخوام رد زندگی دردناکی که داشتم رو روحم حک بشه."
のののののののののののののののの
جئون جونگکوک میخواست مرگش رو به تاخیر بندازه
تا بتونه انتقام کسایی که روحش رو سیاه کردن بگیره
چه کسی بهتر از شیطانی که از جهنم برای به اغوش کشیدن روحش اومده بود؟