"How Long Is Forever?"
  • Reads 22,276
  • Votes 4,812
  • Parts 38
  • Reads 22,276
  • Votes 4,812
  • Parts 38
Complete, First published Aug 01, 2019
[Completed]



:«تو می‌گی، همیشه چه‌قدره؟»
:«الان مطمئنم چند ثانیه. یعنی، گاهی فقط چند ثانیه.»


کاپل:چانهون.
ژانر:انگست‌.
All Rights Reserved
Sign up to add quot;How Long Is Forever?quot; to your library and receive updates
or
#846فارسی
Content Guidelines
You may also like
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
✨️𝕷𝖎𝖌𝖍𝖙𝖊𝖗✨️ | by mahrbi
43 parts Ongoing
|در حال آپ| اگر بتونی یک صفحه از گذشته ات رو تغییر بدی... اون کدوم قسمت از زندگیته؟✨️ رادمهر، روانشناس افسرده یک مدرسه پسرانه، درگیر توهمات خود است و تلاش می‌کند تا دانش‌آموز گمشده‌ای را پیدا کند، غافل از اینکه این جستجو او را به واقعیت‌های پیچیده‌تری خواهد کشاند... لایتر، مجموعه‌ای از تلاش‌های بی‌پایان برای جبران اشتباهی است که باعث تغییر مسیر سرنوشت شخصیت‌های داستان می‌شود. ✨️✨️✨️ _میدونی خدا چجوریه؟ دور و دست نیافتنی... مردم کارای خوب انجام میدن تا یه روز ملاقاتش کنن. ولی خدای من فرق داشت... اگر گناهه، بزار بگن من کافرم چون هر باری که ریه ام از عطر تنش پر شد، آرزو کردم نفس آخرم باشه که هواش رو پس ندم. ✨️✨️✨️ از حمایتتون خیلی خوشحال میشم عسلا❤️🥹 لطفا، مقدمه رو مطالعه کنید و به روند داستان فرصت بدید❤️ (پارت اول یکم طولانیه) tlg channel: novellighter #عاشقانه ، #روانشناسی ، #رازالود ، #اسمات ، #علمی تخیلی #یائویی ، #گی #فیک ، #فانتزی #bts #bdsm #mystery #smut #gay #yaoei #boyxboy #teenager #fantasy #love #bl #romantic #gaystory #teenagerlove #fantastic #scifi
You may also like
Slide 1 of 10
Utopia🖤💭٫٫ cover
Fireproof (L.S) cover
✧HOME✧ cover
Born In Auschwitz cover
TENSION🍷(vkook) cover
پرسه در نیمه شب cover
I will be a villain in this life  cover
✨️𝕷𝖎𝖌𝖍𝖙𝖊𝖗✨️ | cover
your hand to hold,your highness(kaisoo_translation) cover
No.852 cover

Utopia🖤💭٫٫

26 parts Complete

- فیکشن: Utopia -اوتوپیا🖤💭٫٫ • Gener:ساینس،مافیا،رومنس،اسمات،اکشن،کمی انگست • Couple: YIZHAN(BJYX) • TOP: WANG YIBO • Ending: HappyEnd(هپی‌اند) • Instagram: yizhan._.paradise • Gardenia"Yasaman" - Merin"Kimia" حقیقت،ارامش،عشق💛... ما سخت به ارزش هایی که در دنیای بی رحم شما فراموش شده بود،باور داشتیم،ما با زخم هایمان بزرگ شدیم،زیر نور مهتاب به روح یکدیگر بوسه زدیم و در شکاف عمیق زخم‌های روحمان بذر عشق کاشتیم... بیا برای اخرین بار،به داستان‌های کودکانه در مورد ستاره‌هایی که قرار بود نقشه‌ی راهمان برای رسیدن به آرمان شهری که وعده داده شده بود،شوند، اعتماد کنیم،حتی اگر نور اخرین ستاره خاموش شد؛شاید نشود جهان را برای تو به اتوپیا تبدیل کنم ولی میتوانم خودم اوتوپیا تو باشم...