'زین باید ازم متنفرشه' با خودش تکرار کرد و قبل از اینکه بدونه بغضش ترکید و موبایلش از دستش افتاد اشک هاش روی گونه های اسیب دیدش سر می خوردن و دردی که داشت رو بدتر می کرد... درد..درد..درد چرا نمیخوان تموم بشند؟چرا زندگی نمی خواد به کاتیسیا لبخند بزنه؟ چرا رویاهاش این شکلی تموم شد؟ اره این اخرشه...پایان رویای اون... {ZAYN MALIK}All Rights Reserved