Story cover for The Ruler Of The Dead»oneshot« by mia_rv_ff
The Ruler Of The Dead»oneshot«
  • WpView
    Reads 380
  • WpVote
    Votes 63
  • WpPart
    Parts 1
  • WpView
    Reads 380
  • WpVote
    Votes 63
  • WpPart
    Parts 1
Complete, First published Sep 02, 2019
Mature
تا حالا شنیدید که مرگ دو عاشق رو از هم جدا می‌کنه
اما اگه زندگی باعث این جدایی باشه عاشق و معشوق چه تصمیمی میگیرن؟؟!

#اسمات +۱۸



couple:namjin
Creative Commons (CC) Attribution
Sign up to add The Ruler Of The Dead»oneshot« to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Atonement by BTSRM2003
8 parts Ongoing
جایی که تهیونگ اینقدر جونگکوک رو دوست داره که میتونه برای اون پا روی هرچیزی از جمله غریزه اش به عنوان یه آلفا بزاره و اجازه بده اون رو تحقیر کنه و غرورش و شخصیتش رو لگد مال کنه ولی جونگکوک هیچوقت قدر عشق تهیونگ رو ندونسته و همیشه اون رو تحقیر میکنه و وقتی بعد از طلاق زوری تهیونگ خونین و مالین درون خیابون توسط خانواده ی واقعیش پیدا میشه ورق برمیگرده یا جایی که جونگکوک یه جواهر رو بخاطر یه سنگ از دست میده و وقتی متوجه ی این موضوع میشه که خیلی وقته جواهر رو درون سطل زباله انداخته و وقتی اون رو دوباره پیدا میکنه اون صاحبان جدیدی داره صاحبانی که کاملا قدر این جواهر رو میدونند و جوری از اون نگهداری و اون رو سیقل دادند که نورش قراره دنیا رو روشن کنه ایا جونگکوک میتونه بخشش این جواهر رو بگیره وجواهر رو دوباره مال خوش کنه یا اون رو برای همیشه اون رو از دست میده؟ couple: kookv,jintae,yoontae,hopev,namtae,minv,namjin,sopemin ⚠️⚠️هشدار⚠️⚠️ کاپل ها ثابت نیستند و ممکنه آخر فن فیکشن کاپل ها تغییر کنند صرفا جهت اطلاع میگم.
Darien | Vhope,Hopev Completed  by Mamacita_01
41 parts Complete Mature
خلاصه آیو: سالها توی تنهایی خودم هر روز و روزم رو به قضاوت آدمهای مختلف گذروندم. پرونده های مختلفی رو بستم، انسان های زیادی رو محکوم کردم، اما بعد از سی و نه سال، مردی رو دیدم که انگار تمام نیازم رو توی چشمهای کشیده‌ش جا داده بود، مردی که مثل خودم درد داشت، تنها و سرگردون بود و اون هم انتظار من رو میکشید. من، جانگ هوسوک، قاضی سرگردونی بودم که راهش رو با دنبال کردن نجوای عاشقانه ویولن اون نوازده پیدا کرده بود... این مرد میتونست ناجی من و موهبت زندگیم باشه؟ "داریِن، اولین کار من با کاپل ویهوپه، داستان عاشقانه بین دو مرد میانسال، تهیونگ سی و هفت ساله، ویولنیستی که شنبه شبها توی رادیو اجرا میکنه و به تازگی راه جدا شدن از همسرش سوزی رو گرفته. جانگ هوسوک سی و نه ساله، قاضی خبره ای که تمام زندگیش رو تنها گذرونده و حالا به طور اتفاقی قلبش رو به این نوازنده داده...امیدوارم دوستش داشته باشین" Name: Darien🎻 Couple: Vhope,Hopev, Chanbaek Genre: Dram, Romance, Smut Writer: Sylvie & Silhouette
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope by sana_fiction
51 parts Complete
🐺N͏a͏m͏e͏: Wolf ⚔C͏o͏u͏p͏l͏e͏: V͏h͏o͏p͏e͏,Vkook,Hopekook 🐺G͏e͏n͏r͏e͏: R͏o͏m͏a͏n͏c͏e͏,S͏m͏u͏t͏,Angst,Historical ⚔W͏r͏i͏t͏e͏r͏: Sana Gray 🐺A Part Of Fiction: 《"به من نگاه کن..." با لحن ارومی دستور داد. هوسوک لحظه ای به خرافات افسانه دچار شد اما نباید به چیزی فکر میکرد. مردمک های مرددش رو حرکت داد و به چشمای محشر رو به روش خیره شد،جوری که نمیتونست از اونا چشم بر داره. پادشاه لرزید! نگاه خاکستری رنگ فرد مقابل محسور کننده ترین چیزی بود که تا به حال دیده. چشمای کشیده و خاکستری،پیشونیه بلند،گونه هایی برجسته،پوست سفید و شفاف،لبای سرخش! همه دست به دست همدیگه داده بودن تا قلبشو تکون بدن. جای انگشتاش روی لباش میسوخت‌‌ و هنوزم گونش رو نوازش میکرد. میتونست به وضوح نگاه خیره اون رو روی خودش ببینه،جوری که چشمای روشن و تیله ایش که الان یکم تیره شدن،مال خودش رو هدف گرفته بود. "تو... تو زیبایی...!" باورش نمیشد. باور نمیکرد،فرد مغروری مثل او با مردی که از جنس خودش،حرف از زیبایی بزنه! صداش توی گوشش پیچید و پوزخند محوی زد،اون تونسته بود توجه پادشاه،کیم‌تهیونگ رو جلب کنه!》 🐺مثلث عشقیه و تریسام نیست. ⚔این فیک چون بیست و دو پارتش به صورت یکجا اپ شده بنابراین تعداد پایین ووت،ویو و کامنت به همین دلیله. 🐺The End:1400/11/10 ⚔Bts Fiction
JEALOUSY ~vminkook~ by dastanmarz
5 parts Ongoing
حسادت نویسنده:dastsnmarz کاپل:ویمینکوک ژانر:عاشقانه،تریسام،اسمات،جدایی اپ:شنبه ها بحثشون شدت گرفته بودو تقریبا داشتن دعوا میکردن و اهمیتی به کوچولوشون که از ترس تو خودش جمع شده بود نمیدادن ناگهان تو اون تاریکی جاده نور زیادی سمتشون اومدو برخورد بدی با هم کردند. راننده ماشین سنگین پایین اومدو سمت اون سه رفت میخواست مطمئن بشه همشون مردن تا به رییسش خبر و برسونه پول خوبی که بتونه قرضاشو پس بده بگیره،اون دو نفر بعد از برخورد کردن درجا جونشونو از دست داده بودن،نگاهی به کوچولو انداخت اون دستشو سمت مرد دراز کرده بودو ازش کمک میخواست برای نجات دادن پدر مادرش اما راننده فقط به اون خیره بودو منتظر مرگش بود ناگهان چشماش بسته میشه و دستاش اروم اروم پایین میاد و راننده مطمئن میشه که دیگه اون خانواده وجود نداره. گوشیشو درمیاره و تماسی میگیره ▪︎رییس،انجام شد ~مطمئنی همشون مردن؟؟هیچکدومشون نباید زنده باشن ▪︎بله رییس مطمئنم،بچشون یکم بیشتر از خودشون جون داد ولی کار اونم تموم شد ~باشه،برات واریز میکنم تماسو قطع کرد بعد از پیام واریزی سوار ماشین شدو از اونجا دور شد غافل از اینکه بچه نمرده بودو فقط بیهوش شده بود،اون بچه کسی نبودجز......
You may also like
Slide 1 of 10
since you got away... cover
mojito 𓏲 KV ✔️ cover
𝐒𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 🌿 نجاتم بده cover
Atonement cover
dark boundaries|دارک بوندریز  cover
𝐿𝐸𝑀𝒪𝒩 cover
Trust cover
Darien | Vhope,Hopev Completed  cover
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope cover
JEALOUSY ~vminkook~ cover

since you got away...

14 parts Complete Mature

از وقتی دور شدی... 👻 💙 💙 💙 کاپل اصلی : یونته کاپلای فرعی: کوکمین و نامجین 🐯🐱 🐥🐰 🦙🐨 خلاصه: خب تقریبا ریل لایف فیکه، در مورد زندگی روزانه بنگ تن به تازگی با دوری یونگی عزیزمون بخاطر جراحی دستش تهیونگ چیز های جدیدی رو حس میکنه... کوکمین شیطونمون همچون حقیقت باهمن و با شیطنت گاهی مومنت دست آرمیون میدن! و البته نامجین دوست داشتنی که مثل پدر و مادر بنگتنن. 💫 💜 💙 ژانر این فیک:عاشقانه، ریل لایف، اسمات ، خشن و...