"_چانیول داره سربه سرم میزاره....
_یه چیز جدید بگو....
_لبخنداش این روزا بیشتر شده.... یکی نیست بهش بگه قرار نیست با اون خنده های فاکیش هیث لجر بشه..... برای جوکر بودن زیادی بی درده....."
"_تو با سهون سکس میکنی چون عاشقشی؟
_چرا باید جواب بدم؟
_چون دارم سئوال میپرسم که جواب بدی..... میخوام بدونم پشیمونی قراره وجود داشته باشه بینتون یا نه.... میخوام بدونم خیس شدن سر دیکت هر دفعه و رها کردن صدات از سر خوشی به خاطر سهونه یا صرفا به خاطر دیکش"
سهون سرپرست یکی از باندای بزرگ تولید و توزیع مواد مخدر، تحت حمایت دولت فاسد کره اس...
از کودکیش بعد از, از دست دادن خانوادش وارد باند میشه بعد با حمایت بکهیون که روش کراش داره و کسی که سهون رو به فرزند خوندگی گرفته به جایگاه ریاست میرسه و چون چانیول اون جایگاه رو حق خودش میدونسته با سهون دشمن و رقیب میشه و.......
کاپل اصلی:چانبک،هونهان
کاپل فرعی:کایسو، سهبک، نامجین، ویکوک، کریسهو
ژانر:عاشقانه، جنایی، اسمات، مافیایی
کیم تهیونگ الفایی که هنوز نتونسته عشق گذشته خودشو فراموش کنه و هر روزِ خودشو، با دلتنگی برای امگاش میگذرونه....با تمام حسرت ها و درد های نبودنش......
جوری که تمام محبت عشق رو از قلبش بیرون کرده....
یعنی روزی میرسه که دوباره احساساتش بیدار بِشن؟
میتونه اون عکس ها و خاطراتو کنار بزاره؟
دوباره عاشق میشه؟
■□ قسمتی از داستان□■
نامجون: هواستون کجاست ؟
پسر که بخاطر درد بیش از حد پاهاش خم شده بود دستشو بالا اورد و ضعیف زمزمه کرد: ب...بخشید.
اما وقتی نگاه پسر بالا اومد.
زمان بین دونگاه متوقف شد.
تهیونگ مستقیم به اون چهره نگاه میکرد.
نفسش حبس شده بود...... این غیر ممکن بود...تپش قلبش!.....اون لرزش.....
حسش میکرد.....
□■□
کاپل: vmin#
ژانر : رمنس _ قسمتی از زندگی _ امگاورس _ اسمات
■□امیدوارم از این داستان لذت ببرین□■