London-LA [Z.M] [short story]
  • Reads 22,734
  • Votes 5,551
  • Parts 24
  • Reads 22,734
  • Votes 5,551
  • Parts 24
Complete, First published Sep 11, 2019
مسافرتهای هواییِ اولِ صبح بد ترینن؛
مخصوصا وقتی بغل دستیت یه پر حرفه لعنتی باشه،که لبخند از صورتش پاک نمیشه!
آخه محض رضای فاک!
اون ساعت شش صبح چه دلیلی برای لبخند زدن داره؟
.
.
ایده ی اصلی: پیج @vaghti__liampayne
All Rights Reserved
Sign up to add London-LA [Z.M] [short story] to your library and receive updates
or
#18short
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
You may also like
Slide 1 of 10
• 𝙖 𝙈𝙤𝙙𝙚𝙡 𝘼𝙣𝙙 𝙖 𝙁𝙖𝙣 • [𝙇.𝙎] cover
Alien [Z.M] cover
stalker|kookmin cover
Road Trip cover
Shine in the dark cover
Baby Boy(Larry Stylinson) cover
seven⁷ cover
Me, when you came {Ziam.M} cover
ZAYN Lyrics [P.T] cover
Sinner Clean haned (Narry)(persian) cover

• 𝙖 𝙈𝙤𝙙𝙚𝙡 𝘼𝙣𝙙 𝙖 𝙁𝙖𝙣 • [𝙇.𝙎]

104 parts Complete

لویی چند شب قبل از تولدش تصمیم میگیره که به خانوادش بگه که گی. بالاخره اونها پدر و مادرش هستن و ازش حمایت میکنن. اما وقتی اونو از خونه بیرون انداختن لویی تازه فهمید چه اتفاقی افتاده؟ هری همون شب فقط میخواست یه پیاده روی بی سر و صدا تو خیابون داشته باشه بدون اینکه مردم دورش جمع بشن اما وقتی میبینه پسری رو از خونه پرت میکنن بیرون چیکار میکنه؟ ~~~~~~ "اولین بوسه تون کجا و کی بود؟" "فکر کنم تو هتل...شب سال نو." هری سرش رو تکون داد "آره، وقتی سعی میکردی ازم فرار کنی." لویی سرخ شد و اروم به بازوش زد . "ما پنج، تقریباً شیش ماهه با هم قرار میذاریم؟" ~~~~~~ لویی یه پسر خجالتی و ساکت هری یه یوتیوبر و مدل مشهور ~~~~~~ نویسنده اصلی whatsuphello1@ [translated] [Larry , ziam] [𝗛𝗮𝗽𝗽𝘆 𝗲𝗻𝗱]