"اوه خیلی کارها هست که دلم میخواد باهات بکنم زین ، خیلی کارها....." لیام لبخند زد و به زین نزدیک شد ، لب هاش روی گوش زین کشیده میشدن ، زین لب پایینش رو گاز میگرفت تا ناله هاش رو توی گلوش خفه کنه "و اگر میخوای که بفهمی فقط کافیه ی قرارداد کوچولو رو امضا کنی" warning : bdsm , kinky 🔥✨ written by : khristina translate by : _kimiamalik_ (me)