Story cover for MR.ᔕANDMAN by Easter_lily
MR.ᔕANDMAN
  • WpView
    Reads 3,058
  • WpVote
    Votes 390
  • WpPart
    Parts 2
  • WpView
    Reads 3,058
  • WpVote
    Votes 390
  • WpPart
    Parts 2
Complete, First published Oct 28, 2019
🌓عنوان: Mr. Sandman
🌓کاپل: کوکوی 
🌓ژانر: انگست، رمنس، تخیلی 
🌓وضعیت: وانشات
🌓نویسنده: Easter lily 

🌠الهام گرفته شده از آهنگ Mr.sandman از SYML
All Rights Reserved
Sign up to add MR.ᔕANDMAN to your library and receive updates
or
#811fanfiction
Content Guidelines
You may also like
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope by sana_fiction
51 parts Complete
🐺N͏a͏m͏e͏: Wolf ⚔C͏o͏u͏p͏l͏e͏: V͏h͏o͏p͏e͏,Vkook,Hopekook 🐺G͏e͏n͏r͏e͏: R͏o͏m͏a͏n͏c͏e͏,S͏m͏u͏t͏,Angst,Historical ⚔W͏r͏i͏t͏e͏r͏: Sana Gray 🐺A Part Of Fiction: 《"به من نگاه کن..." با لحن ارومی دستور داد. هوسوک لحظه ای به خرافات افسانه دچار شد اما نباید به چیزی فکر میکرد. مردمک های مرددش رو حرکت داد و به چشمای محشر رو به روش خیره شد،جوری که نمیتونست از اونا چشم بر داره. پادشاه لرزید! نگاه خاکستری رنگ فرد مقابل محسور کننده ترین چیزی بود که تا به حال دیده. چشمای کشیده و خاکستری،پیشونیه بلند،گونه هایی برجسته،پوست سفید و شفاف،لبای سرخش! همه دست به دست همدیگه داده بودن تا قلبشو تکون بدن. جای انگشتاش روی لباش میسوخت‌‌ و هنوزم گونش رو نوازش میکرد. میتونست به وضوح نگاه خیره اون رو روی خودش ببینه،جوری که چشمای روشن و تیله ایش که الان یکم تیره شدن،مال خودش رو هدف گرفته بود. "تو... تو زیبایی...!" باورش نمیشد. باور نمیکرد،فرد مغروری مثل او با مردی که از جنس خودش،حرف از زیبایی بزنه! صداش توی گوشش پیچید و پوزخند محوی زد،اون تونسته بود توجه پادشاه،کیم‌تهیونگ رو جلب کنه!》 🐺مثلث عشقیه و تریسام نیست. ⚔این فیک چون بیست و دو پارتش به صورت یکجا اپ شده بنابراین تعداد پایین ووت،ویو و کامنت به همین دلیله. 🐺The End:1400/11/10 ⚔Bts Fiction
تحت سلاسل الجديل by Zxcbnnn
19 parts Ongoing
- هُنـاك حـكايات لا تُـروى بل تُـكتشـف خـطوة بعـد خـطوة حتى يتـحول القـلـب إلـىٰ ساحـة معركة.. في زاويـة مـُعتمـة من حيـاة لم يـختـرها أحـَد! اجـتمعوا قلـوب تـنـزف بـبطء .. وأسـَرار تتنفس خلف الأبواب المغلقة .. حـَـرب لـم يُـعلـن عنـها لكـنها تـَـحَرقهـم مـن الدَاخـل .. هنـاك من أنـتُـزع منـهُ حقَـهُ فـي الـحُـب فَـقـرر أن يـعيـد رَسـم مـَصيره بيديـه ولو كـان الثـمن خِرابـاً.. وتـوجد فتاةً ظـَنـت أن الثـأر سَيشفي ضعفهـا ! لكـنها لـم تـُدرگ أن قلبهـا كـان أول مـن سيخونهـا !.. وهنـالك قَـلبـان .. تَمـزقـت بَينهمـا صَداقـة عـُمر !!. بسـبب فَتـاة واحـدة وقَـفت في المُـنتصف! وفـي الظـلام كـان هوَّ .. ذاك الـذي لا يُمـلك إسمـاً ولا مَـلامح واضحـة .. ذاك الـذي وُلـد في العِـتمـة وصُـقلـت روحَـهُ فـي طـَرقات بـعيدة.. لكن حين تتـَشابـك الاقـدار يـَصبح الخـيط بيـن العـدو والمُنـقذ هشـاً . والأخـطـر من العـَدو.. هوَّ ذلك الـذي يَخفي رحمته تحتَ وجـه قاسـيِ لا يـَعرف الرَحَمـة !
You may also like
Slide 1 of 10
mandatory game:بازی اجباری  cover
BETA LIE'S cover
Stray Kids [One Shots] cover
𝐿𝐸𝑀𝒪𝒩 cover
Mint green cookie🍃 cover
𝐖𝐨𝐥𝐟 Vhope cover
My candy 🍭  cover
Number one  TAEKOOK / KOOKV cover
3 AM - VKOOK cover
تحت سلاسل الجديل cover

mandatory game:بازی اجباری

29 parts Ongoing

جئون جونگ کوک مردی مغرور که سر یه بدهی بسیار کلونی که به تهیونگ داره مجبور میشه یا به مدت یک سال بدنشو بهش بده یا پولشو تو پونزده روز پس بده ولی چی میشه اگه همون شب به بازی ای ده روزه دعوت شه ک پول توشه ولی اگه ببازی باید با یکی از مشتری های وی ای پی وان نایت داشته باشه تصمیم میگیره به بازی بره بی خبر از اینکه رئیس بازی خطرناک به صورت ناشناس خود تهیونگه... .................................. -ماسکت رو در بیار +میخوای چهرمو ببینی -آره مستر +رد میکنم -نکنه زشتی +اتفاقا برعکس