V E N G E A N C E [S1]
  • Reads 462,740
  • Votes 71,119
  • Parts 54
  • Reads 462,740
  • Votes 71,119
  • Parts 54
Complete, First published Nov 01, 2019
- خلاصه ↓
ورود بکهیون به خونه‌‌ی ویلایی پارک، مساوی میشه با قتل دختر اون خانواده و زندگی شیرین بکهیون، در عرض یک شب، تبدیل میشه به یه کابوس بزرگ و پارک چانیول تبدیل میشه به فرشتهٔ عذابش!



༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص

༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek

༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Mpreg , Angst


༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add V E N G E A N C E [S1] to your library and receive updates
or
#31exo
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
39 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
You may also like
Slide 1 of 10
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Diplomat ~ by : Atusa20 cover
" Love Again " [Complete] cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
Asir  cover
•• Supreme ••  cover
Mine cover
⚜️Hybrid-Rose from the gave⚜️ cover
Lost my mind. cover
Cancer cover

جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي

33 parts Ongoing

تبدأ أحداث روايتي عند البطله نجَـد اللي تكون عايشه في المدينه و بيوم امها وابوها يقررون يسافرون لسبب بنعرفه في الروايه ويخلون البطله وأخوها في بيت جدها اللي في الديره وآخر الليل تقرر تروح عند " البِل " وتحصل البطل جالس مع ناقه ويدخل عليهم جدهم ومن هنا تبدأ الأحداث ...🔥!