Maybe You...
  • Reads 26,523
  • Votes 4,257
  • Parts 9
Sign up to add Maybe You... to your library and receive updates
or
#436farsi
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
29 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
✧HOME✧ by timi_vkook
43 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
▪⊰  ENEMY  ⊱▪ by Enemy_Sweet
33 parts Ongoing
⊰ #ENEMY ⊱ ➼ genre : smut+18 , angst , romance ➼ couple : chanbaek , hunhan, sebaek 🌒 writer beat_pcy 🌒cover by beat_pcy به قلم بیت: اسم: بیون بکهیون سن :۲۷سال متولد :۱۹۹۷ ملیت: کره ای فارغ التحصیل: دانشگاه کالیفرنیا ساکن: در حال حاضر فرانسه ضریب هوشی : ۲۵۳ دارایی: ۱۰ تریلیون دلار شغل :سهام دار ۴۰ درصد از شرکت های :appl inc،microsoft corpeation،saudi aramco،aplhabet inc،amazon،JPMo4gan chase،Citigroup،ICBC،Walmart،Black rock،تجارت نفت و گاز ،قاچاق مواد مخدر،قاچاق دختر، صاحب کلاب مولن روژ و رکس کلاب،رییس خانواده Gambino فعالیت اصلی: تولید کننده تراشه های غیرقانونی جیپ توی ازمایشگاه هایی که به صورت مخفیانه توی فرانسه ساخته. تراژدی : به قتل رسیدن تمام اعضای خانوادش به دست خانواده ی گامبینو.ضربه خوردن از تنها عشق زندگیش (پارک چانیول). خصوصیات : رییس قدیمی ترین خانواده مافیایی که از پنج خانواده اصلی توی نیویورکه.روی سینش جای یک خط باریک از زخم چاقوییه، که توی گذشته خورده.یک قائده حاکم داره"از هیچکس هیچ چیز بعید نیست".هیچ اعتمادی توی ذهن و قلبش وجود نداره.معتقده هیچ آدمی جز خودش لایق زندگی کردن نیست.عاشق کشتن آدمای خیانتکار با چاقوییه که روز اعتراف عشق، از معشوقش (پارک چانیول)هدیه گرفته. وضعیت : پلیس FBI و اینترپل به دلیل قاچاق و جنایت هایی که انجام داده، ۷ سال دنبال سرنخین که بتونن د
You may also like
Slide 1 of 10
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
✧HOME✧ cover
Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed cover
_where melodies meet shadows_   cover
When I See U cover
Deceiver  cover
His Eyes. cover
▪⊰  ENEMY  ⊱▪ cover
my dear cover
𝗗𝗢𝗥 ᵛᵏ ᵛʳ cover

•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ

29 parts Ongoing

Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg