One day of our lives~یک روز از زندگیمان
  • Reads 5,755
  • Votes 1,226
  • Parts 23
  • Reads 5,755
  • Votes 1,226
  • Parts 23
Complete, First published Dec 16, 2019
Mature
یک روز از زندگیمان~ One day of our lives🐻
کاپل:کایهون ، چانبک
زمان آپ: دو روز یک پارت 
اسمات،هپی اند،زندگی روز مره،سد
خلاصه:وقتی سهون پدر و مادرش رو از دست داد یه راست بردنش پرورشگاه اونجا براش مثل جهنم بود همه باهاش بد رفتاری می کردنند تا اینکه جونگین رو هم به پرورشگاه آوردند...
All Rights Reserved
Sign up to add One day of our lives~یک روز از زندگیمان to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
" For your eyes " [Complete] by RayPer_Fic
50 parts Complete
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: انگست | عاشقانه | امپرگ | اسمات •¬‌خلاصه: کیونگسو بعد از اتفاقات تلخی که براش رخ میده، تصمیم میگیره درسش رو ول کنه و دنبال کار بگرده ... چی میشه اگه اتفاقی متوجه بشه به عنوان یک اف.دی حامله اس ؟ اونم نه بچه ی نامزد یا حتی دوست پسرش رو! بچه ی یکی از مشهورترین آیدل های کره که فقط باهاش وان نایت داشته و عشقی در کار نبوده!!! کیونگسویی که باور داشت اگه سعی خودشو بکنه، همه چی درست میشه اما زندگی خیلی زیادی بهش سخت گرفته بود... جونگینی که بخاطر غرورش رو همه چی پا میذاشت در حالیکه وجودش رو چیز دیگه ای تلخ کرده بود ... چانیولی که با جدا شدن از دوست پسرش، تازه فهمید چقدر میتونه عشق گرفتار کننده باشه... بکهیونی که با خیانت از طرف عشقش رو به رو شده بود... این داستان ، داستان این افراد و آدمای زندگیشونه ..‌. شما رو به خوندن این فیک با حضور تمام احساساتتون دعوت میکنیم...❤️ ═ ∘♡༉∘ ═ #DarkChocolate
𝖬𝖺𝗀𝗂𝖼 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖻𝗋𝖺𝗋𝗒 ✔︎「KV」 by Niramwrites
19 parts Complete
[جادوی کتابخانه] [تهیونگ، پسری که توی زندگیش هر احساساتی که از اطرافیانش دریافت کرده چیزی جز ناراحتی و تنفر نبوده، دقیقاً شبِ تولدش توی نسیمِ سوزناکِ دوازدهِ نیمه‌شب در سی‌اُم دسامبر و دانه‌های برفِ نشست کرده روی زمین، خودش رو داخل یک کتابخونهٔ بزرگ و عظیم می‌بینه، ولی اونجا چی‌کار می‌کرد؟] ••••••••••••••••••••••••• +من؟... چرا من؟! همونطور که لب‌هاش موهای ابریشمیِ پسر رو لمس می‌کردند زمزمه کرد: _چون تو دلیلی هستی که من اینجام، کسی که باهاش بهترین ساعات زندگیم رو می‌گذرونم و احساس آزادی دارم، من برای تو اینجا هستم، بخاطر اینکه چیزهایی که باید بدونی رو یادت بدم و از احساساتی که هم خودت و هم خودم نیازشون داریم لبریزت کنم. 📚 ≘ کاپل↜ کوکوی 📚 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ مقداری فانتزی ٫ کمی انگست ٫ روزمره ٫ فلاف ٫ تابستانه 📚 ≘ محدودهٔ سنی↜ PG_13 📚 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆 📚 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 19 📚 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] این فیک اسمات نداره عزیزان 🗞ᯏ‌‌ ↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 15 Aᴘʀɪʟ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 22 Jᴜɴᴇ 2022 Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2022 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘᴏᴀᴅɪɴɢ: 25 Jᴀɴᴜᴀʀʏ 2023
You may also like
Slide 1 of 10
✧HOME✧ cover
trauma. [drugs 2] cover
" For your eyes " [Complete] cover
Murder in Itaewon [kv ver] cover
Fate/ تقدیر cover
𝙂𝙤𝙣𝙚 2 | 𝙉𝙤𝙢𝙞𝙣 cover
THE SEVEN DEADLY SINS || هفـت گنـاه مرگـبار cover
𝖬𝖺𝗀𝗂𝖼 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖻𝗋𝖺𝗋𝗒 ✔︎「KV」 cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧(𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) cover
𝐼𝑡 𝑤𝑎�𝑠 𝑛𝑜𝑡 𝑎 𝑑𝑟𝑒𝑎𝑚 《𝒉.𝒑》 cover

✧HOME✧

42 parts Ongoing

وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook