◆Genere: smut (a bit harsh) _ romance _ angst همه چیز ازون شبی شروع شد که من به هوای اینکه اونم یه مرد بی بندوبار عوضیه که دنباله یه رابطه یه شبه می گرده بهش نزدیک شدم! ◆◆◆ _: جانگوک، اسمت خیلی بهت میاد..همون طور با غرور..زیبا و محکم! _: البت برای تو آقای جون! دستمو که روی سینش بود رو خط فکش کشیدم و گفتم: امشب نمی خوای منو مال خودت کنی کوک؟! من تمام و کمال در اختیارتم! فشار محسوسی به پایین تنش آوردم و نزدیک گوشش ادامه دادم... _: هرکاری دوست داری باهام بکن! _: چرا نمی فهمی جیمین؟! من..نمی خوامت..من..ازت..خوشم نمیاد..حالم از فکر کردن به سکس با همجنسم..بهم می خوره! Kookmin_Vmin ◆◆◆