حسرت / REGRET ژانر : عاشقانه / درام / کمدی بک: من در قبال دفترچه ات پول نمیخوام..ولی...حالا که فکرشو میکنم...یه درخواستی دارم...😏 آماندا:.....هه...چی هست؟؟ کلاه کاسکت و گرفتم روبه روش بک: مطمئنم پشیمون نمیشی!!...یه فرصتی بهم بده.. آماندا: (خیره مونده به کلاه)...امممم.. بک:....فقط 1 ساعت وقتت و میگیرم... بک: ( سریع دفترچه رو از دستش درآوردم)...پس این پیش من میمونه!! آماندا: زود باش پسش بده...گفتم بدش.. بک: اول باید قرضتو بدی.. آماندا: (دوباره کیف و پرت کرد سمتش)....من اینو بهت دادم... بگیرش و دفترچه مو پس بده... بک: من عادت ندارم سر پول شرط ببندم...سر چیزای جالب و بهتر هم میشه اینکارو انجام داد..کلاهتو بپوش.. آماندا: خیلی لجبازی...همینطور یه دنده و فوضول...اصلا نمیدونم چرا به حرفت گوش دادم و اومدم اینجا..خیلی بی ملاحضه ای..😠 بک: میدونم 😊 هر روز این حرف هارو از هم گروهی هام میشنوم.. آماندا: یا دفترچه مو پس بده یا با پلیس تماس میگیرم... بک: جدا؟؟ پس لطفا یادت نره بگی خودت با پای خودت اومدی اینجا... آماندا: تو...تو واقعا...جدا که خیلی...تو حتی از چانیول هم حرف نفهم تری! بک: نمیخوای بس کنی؟ باشه ادامه بده...من عاشق بحث کردنم...میدونی چون اصلا کم نمیآرم و خسته نمیشم! ♡♡♡♡
10 parts