XiaoTuzi ...... ....... خرگوش کوچولو
  • Reads 6,308
  • Votes 853
  • Parts 4
  • Reads 6,308
  • Votes 853
  • Parts 4
Complete, First published Dec 28, 2019
completed

🎈• ɴᴀᴍᴇ: #XiaoTuzi

🎈• ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ʏɪᴢʜᴀɴ

🎈• ɢᴇɴʀᴇ: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ - ꜱᴍᴜᴛ - ꜰᴀɴᴛᴀꜱʏ - ᴍᴘʀᴇɢ

🎈• ᴀᴜᴛʜᴏʀ: #ꜱᴄᴏʀᴘɪᴏɴ

══════🎊══════
🎈• ᴅᴇsᴄʀɪᴘᴛɪᴏɴ: 

+اون الان ژن من رو داره... بچه ی من، حتما خبرش تا الان بهت رسیده، منو اون، شب هالووین با هم بودیم.... میدونی که این یعنی چی؟

با این حرف ییبو یکی از مردا زیر لب نالید:
÷یعنی جفت ابدی.... تو چیکار کردی وانگ؟؟؟؟

_____________$$$$$___________________

🛹•‌‌ @YiZhanLand •🏍
All Rights Reserved
Sign up to add XiaoTuzi ...... ....... خرگوش کوچولو to your library and receive updates
or
#145wangxian
Content Guidelines
You may also like
ENCOUNTER by ukiyostory
52 parts Complete
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original
You may also like
Slide 1 of 10
My Dad(بابای من) _ Mini Fiction  cover
"دیگه هیچوقت تنهات نمیزارم"...Wangxian...The Untamed...ادامه‌ی سریال (فصل اول) cover
𝙇𝙤𝙨𝙩 𝙄𝙣 𝙏𝙝𝙚 𝙅𝙪𝙣𝙜𝙡𝙚☘︎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
CAVE OF MEMORIES  cover
ENCOUNTER cover
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 cover
two brothers cover
 my secret little love cover
Lamia🥀 cover
Endless dream (فصل ۲) cover

My Dad(بابای من) _ Mini Fiction

19 parts Complete

کاپشن اش را کشيد و با چشمان گرد به او خيره شد " آقا آقا می شه یکم غذا به ............... چرخيد و نق نق کوتاهی کرد" بابا" شقيقه خیس اش را بوسيد " جان بابا" ................ یه بابای مهربون و دلسوز با یه پسر بچه لوس و بد اخلاق تفاوت سنی ۱۴ سال جان تاپ * این فیک با نوشته‌ های قبل فرق داره.... اینجا یک جان مهربون اما ییبو شیطون و بازیگوش 🌸