پسری که دلباختهی هم دانشگاهیش میشه اما چون خودش یه خون اشام و دختر یه انسانه پدرش این اجازه رو نمیده که اونا باهم باشن. به همین دلیل پدر پسرشو تحدید میکنه که اگه به این رابطه ادامه بدن دختره رو میکشه. پسر برای محافظت از عشقش ترکش میکنه اما دختره دست بردار نبود و همین باعث شد وارد ماجرای جدیدی بشه... ماجرایی خونین که معلوم نیست تهش به کجا ختم میشه... و اینجا فقط یه سوال باقی می مونه... عشق بین خوناشام و انسان پایداره؟