Forbidden Lover
  • Reads 1,994
  • Votes 247
  • Parts 1
  • Reads 1,994
  • Votes 247
  • Parts 1
Complete, First published Jan 16, 2020
این وانشات نتیجه ی واکنش یه غروب دلگیر + فوران عشقم برای کوکجینه♥️

-"میدونم ممنوعه؛ ولی میشه یواشکی عاشقت باشم؟"

کاپل ها: کوکجین، نامجین
All Rights Reserved
Sign up to add Forbidden Lover to your library and receive updates
or
#214وانشات
Content Guidelines
You may also like
𝑭𝒓𝒊𝒆𝒏𝒅𝒔, 𝒋𝒖𝒔𝒕 𝒇𝒐𝒓 𝒏𝒐𝒘!(𝓥𝓱𝓸𝓹𝓮 𝓿𝓮𝓻) by Elin_0005
7 parts Ongoing
ᴍᴀɪɴ ᴄᴀᴜᴘʟᴇ : ᴠʜᴏᴘᴇ, Kᴏᴏᴋᴊɪɴ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ , Sᴍᴜᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ғʟᴜғғ , ᴄᴏᴍᴇᴅʏ *کوکجین دیرتر وارد داستان میشه(P-3) ولی همونقدر اصلی و مهمه:) ژانر: امگاورس،پلیسی، کمدی، فلاف، اسمات، انگست Intro: *******VP خب... ما دوست بودیم؛ حداقل وقتایی که از شدت هورنی بودن تو صورت هم ناله نمی‌کردیم دوست بودیم. ولی اوضاع از جایی عجیب شد که درست قبل از مهم ترین ماموریت زندگیم... جواب آزمایشم مثبت شد. و الآن... ما دوتا دوست بودیم که شاید حداکثر تا هشت ماه و دو هفته دیگه صاحب یه کوچولوی یهویی میشیم. Intro ******KJ شاید اولین بار که خندتو دیدم اتفاق افتاد؟! فلسفه‌اشو نمیدونم... آخه کدوم احمقی واسه احساساتش فلسفه میبافه... ولی میدونم بعد از اون بود که به خودم اومدم، دیدم چیزی ازم باقی نمونده... هرچی بود فقط و فقط "تو" بودی تو و خنده هات.. شیطنتات.. قانون شکنیات.. ‌ بعداً ولی جفتمون عوض شدیم، اما همچنان با تمام وجودم اصرار داشتم پیشم باشی! تو و اخمات.. بی اهمیت بودنات نسبت به من و دختر کوچولومون.. گوشه گیریات و کارایی که تمام عمر ازشون فرار میکردی ولی دست سرنوشت مجبورت کرد انجامشون بدی؛ حالا بهم بگو عزیزم!! چطوری منیکه ازم چیزی باقی نمونده و فقط تو درون وجودم جریان داری... باید با این توی جدید بسازه؟!
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 by RK_1917
9 parts Ongoing
جنگ جهانی دوم به واپسین ماه‌ها رسیده و پیش از تسلیم بی قید و شرط ژاپن، شبه جزیرهٔ کُره در خودنزاعی هولناکی به سر می‌برد و در پی چنین جنایاتی منزل آقای کیم طعمهٔ بمب‌‌ و زبانه‌های آتش شد؛ روزی که پدر، مادر و خواهر خردسال تهیونگِ هجده ساله مقابل چشم‌هاش زنده زنده سوختند و جزئ میلیون‌ها قربانی جنگ شدند. چنین حادثه‌ای تار و پود روان و هویت تهیونگ کم سن و سال رو درید، نه خویش رو دوست داشت نه وطن رو؛ سال‌ها گریخت و پس از استقرار در رُم به ارتش ایتالیا پیوست و با بیست سال خدمت، اسم و رسم ویلیام تِرنِر فرماندهٔ اول نیروهای ایتالیا، دست راست ژنرال رو یافت. در این بازە روابط کرهٔ جنوبی با غرب مسیر طلایی‌ در پیش گرفته و قرار بر ادغام نیروهای کره و ایتالیا شد اما همه‌چیز مسیر دیگری در پیش گرفت زمانی که فرمانده ترنر از اتاق یکی از فرماندهان ارتش کره، فرمانده جئون جملهٔ "خوش اومدی پسرم" به گوشش رسید. طبق اطلاعاتش، پسر جوانِ فرمانده جئون نظامی نبوده و ارتش ایتالیا حضور هر غیرنظامی‌ای رو در محیط اردوگاه منع می‌کرد؛ قانون‌شکنی در نیروهای تحت فرمان ویلیام تِرنِر جایی نداشت پس مستقیم با پیگیری چنین مسئله‌ای، هم پای خود و هم پای پسر کم سن و سال فرمانده جئون رو به مسائل زیادی باز کرد!
You may also like
Slide 1 of 10
¦ MY CUTE BOY  ¦☆vkook cover
Eyes for Titan cover
seven⁷ cover
The Alpha Of My Dreams cover
𖧷COLOR - MONTH𖧷 cover
𝑭𝒓𝒊𝒆𝒏𝒅𝒔, 𝒋𝒖𝒔𝒕 𝒇𝒐𝒓 𝒏𝒐𝒘!(𝓥𝓱𝓸𝓹𝓮 𝓿𝓮𝓻) cover
||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧|| cover
LOSER  cover
fox cover
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 cover

¦ MY CUTE BOY ¦☆vkook

35 parts Ongoing

√ در حال آپ ¦اون قلبشو با سی و چند سال سن به یک پسر بچه هجده ساله باخته بود که از قضا فرزند خونده اش بود...¦☆ ¦ نام = پسر کیوت من ¦☆ ¦ کاپل = ویکوک ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است