Black Swan ∥ Vmin [Completed]
  • Reads 17,000
  • Votes 3,188
  • Parts 20
  • Reads 17,000
  • Votes 3,188
  • Parts 20
Complete, First published Feb 11, 2020
من اون شب به خودم و اون قوی سیاه قول دادم. 

قسم خوردم، که فرشتمو به همه ی آرزوهاش برسونم. 

 و اون روحشو به من بخشید، بالهاشو به من هدیه کرد،  
که تا آخر عمر، تا جایی که مرگ مارو از هم جدا کنه، مواظبش باشم. "

∷∷∷∷∷


سر پسر کوچکتر که روی شونه هاش به خوبی جاخوش کرده بود رو آروم بوسید. 

ماه طلایی از این فاصله خیلی دست یافتنی به نظر میرسید، انگار اگه میپرید و دستهاشو باز میکرد، 
میتونست به چنگش بیاره و میدونست که بعدش با تمام وجود و عشق اونو به پسر کناریش هدیه میکنه، هرچیزی رو میده تا اون خنده بزرگ شیرینشو دوباره و دوباره ببینه. 

"امشب ستاره ها خیلی نزدیک مان، بی نهایت درخشان و زیبا، انگار هرکدومشون دارن باهام حرف میزنن، میخوای بدونی دارن چی میگن جیمین؟ "

پسر کوچکتر پوست نرم دست بزرگتر رو لمس کرد و انگشت هاشونو بین هم قفل کرد

"چی میگن تهیونگ؟ "

لبهاشو به گوش پسر چسبوند و زمزمه کرد

"دارن میگن باید براش آماده باشیم، دارن میگن بالاخره نوبت ماهم میرسه"



.... 

Cover by: Infectedfantasy


Vmin/short story
All Rights Reserved
Sign up to add Black Swan ∥ Vmin [Completed] to your library and receive updates
or
#488persian
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
24 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg روز اپ: سه شنبه جمعه
﴾ Moon wolf  ﴿ by kimkook_Lovrita
37 parts Ongoing
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
کویر(kookmin)  by taban_taheri
12 parts Ongoing
این فیک در دو ورژن کوکمین و یونمین اپ میشه جیمین پسر مظلوم . کیوتی که میره کویر با دوستاش برای خوشگذرونی کوک مافیایی که از کویر متنفره بخاطر یه خاطره قدیمی ب برای بستن یه قراداد میره کویر این وسط جیمین با شیطنت گند میزنه تو قرارداد کوک جیمین برای عذرخواهی از گند زدن تو قرارداد کوک بهش پاستیل خرسی میده و همون میشه که مافیامون جذبش میشه و شروع میکنه استاک کردنش این وسط تهیونگ رفیق بچگی جیمین کنارشه تا نذاره جیمین اسیبی ببینه چی میشه اگ اونم راز خودشو داشته باشه بقیه ماجرا چی میشه؟ کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی بعدا میفهمید 👀😅شوخی میکنم تهگی ،نامجین این فیک فقط برگرفته ظاهر و اسم اعضا هست جوگیر نشید قشنگام یهویی هیچ. کدوم از پسرا توی واقعیت این نیستن... و توی این فیک با چهره واقعی استاکر و سایکو ها اشنا میشینید نه اون شوالیه هایی که قبلا خوندید به اسم سایکو توی این فیک شخصیت سایکو و. استاکر ها برگرفته از واقعیته هم شیرینه هم خشن 😅 هم اعصاب خورد کن شاید نمیدونم بخونید خودتون بفهمید چیه
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
37 parts Complete
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
𝑮𝐚𝐦𝐞 𝑹𝐚𝐧𝐠𝐞 || 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 by Nochu_mochi7
52 parts Complete
❦︎ عاشقانه‌ی جـناییِ یک دزد تلفن همـراه و یک رهگذرِ دانشجـو! ❦︎ فصل اول و دوم کامل شده ❦︎ چاپ شده ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ‌ ❤️بخـشــی از فیــک❤️ _یادته اولین باری که هم‌دیگه‌ رو دیدیم؟ _و من هر بار بعد از دیدنت از نو متولد می‌شدم؟ _یادته اولین تصویرِ خوشرنگِ جهانِ من شدی؟ _جهانی که توش فاصله ی ما به اندازه ی یه ترازوی شکسته بود. _به اندازه ی چندتا بسته ی فال و دستمال کاغذی.. _یه دمپاییِ گلی و فرچه‌های کثیفِ کفاشی... _اینکه دزدیِ یه تلفنِ همراه ما رو سر راه هم قرار داد _اینکه دست دزدم رو گرفتم و فرار کردم _اینکه شدیم پشت هم.. _پناه هم، خونه‌ی هم، هم خونه‌ی هم... _از هم گذشتیم و ناجی شدیم برای جون هم! _آخه مگه میشه یه روز این داستانِ عاشقانه تموم شه؟ _حتی اگه بسوزیم باز هم خاکسترهامون توی هوا عشق بازی می‌کنند. "دلم یک نفر را می‌خواهـد که وقت آمدنش تنهایـی‌ام را بدزدد من قلبـم را به گردالـی‌هایش ببافـم او لبخندهایش را به آرزوهـایم" ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ❤️نام فیک: محدوده‌ی بـازی ❤️کاپل: کوکمیـن ❤️ژانر: رمنس، جنایی، تریلر، مافیا، انگست، اسمات
You may also like
Slide 1 of 19
The twenty-third night cover
MY DEAR HOPE..SOPE cover
one shot_kookmin cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
Truth Or Dare: Persian Translation cover
🔥under the skin of the city🔥 cover
conspiracy |توطئه cover
Buried Alive VMIN-MINV cover
Persian Wolf?!!! cover
﴾ Moon wolf  ﴿ cover
Hunt  cover
Intangible |نامرئی  cover
مرگ عاشقانه(جیکوک،کوکمین)/Romantic death(jikook,Kookmin) cover
کویر(kookmin)  cover
Just Stay | sope cover
|A Box Of Chocolates🍫| cover
In "Kim" Mansion ⏳️ cover
•• Supreme ••  cover
𝑮𝐚𝐦𝐞 𝑹𝐚𝐧𝐠𝐞 || 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 cover

The twenty-third night

11 parts Ongoing

+ولی تو نباید به من نزدیک شی...من بهت آسیب میزنم... _آسیبی که تو بهم بزنی بد نیست...فقط بزار پیشت بمونم...جونگکوک شی~ اما این قرار بود فقط یه کلاس بوکس ساده باشه... چجوری اینقدر زود گرفتار تو شدم؟؟ وقتی برای بار اول دیدمت فهمیدم که نباید باهات درگیر شم...باید به حرف عقلم گوش میدادم...ولی حالا دیره...حتی اگه بخوام...دیگه نمیتونم ازت دست بکشم! "شب بیست و سوم" کاپل:جیکوک ژانر:عاشقانه،اکشن،فن فیکشن،اسمات.... خلاصه:جیمین که بخاطر مشکلاتش به کلاس بوکس فرستاده میشه، و اونجا بود که با جونگکوک ملاقات میکنه...🔞