A wall between you and me [L.S]
9 Partes Concluida _ دیواری میان من و تو
_ داستان کوتاه نه قسمتی
- short story by blue
لویی سعی کرد بدنش را بیشتر جمع کند. گذاشت بیشتر استخوان هایش را در آغوش بگیرد.
" بلوبری اینطوری صحبت نکن. "
" نمیشه، نمیذاری، نمیخوام. رافائل من، ویلیام من، باغ سیب من، چلچراغ خانه ام، خورشید شب هام، لویی من، نمیشه وقتی بهم میگی بلوبری اینطوری صحبت نکنم. "
هری مکثی کرد و لحظهی بعد گفت.
" Gira, la mia pace "