2_Blood Scent
  • Reads 4,380
  • Votes 657
  • Parts 8
  • Reads 4,380
  • Votes 657
  • Parts 8
Complete, First published Mar 05, 2020
به نام خدایی که چشماشو آفرید...
🍀
شاعر شعر منه بی حوصله ..
تنگ نشد باز برایم دلت؟
حال و هوایت چطور است هااا..؟
رفتی و هر ثانیه ام هفت سال ..
بعد تو هر روز قسم خورده ام ..
هر که، که پرسید چطوری؟
بگم مرده ام ..
گردش فصل مرا پیرم کرد
من جوانم ولی پیرم نه؟
خودِ من با خودِ من  میزد حرف
من به چشمان خودم دیدم رفت...








" این داستان فصل دوم حامی است "
All Rights Reserved
Sign up to add 2_Blood Scent to your library and receive updates
or
#55blood
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
44 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
You may also like
Slide 1 of 10
1_ 𝑺𝒖𝒑𝒑𝒐𝒓𝒕𝒊𝒗𝒆 cover
That Omega cover
𝐃𝐚𝐧𝐜𝐢𝐧𝐠 𝐈���𝐧 𝐓𝐡𝐞 𝐃𝐚𝐫𝐤 cover
Amor cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Letalis cover
••I Hate That I Love You•• cover
Shine in the dark cover
Mania Demiurge | آفرینشگر شیدایی  cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover

1_ 𝑺𝒖𝒑𝒑𝒐𝒓𝒕𝒊𝒗𝒆

12 parts Complete

هر کسی یه جاهای از زندگی سر دوراهیایی قرار میگیره که مجبور به انتخاب میشه....انتخابایی که ممکنه جریان زندگی رو به کل تغییر بده.. گاهی این انتخاب ها اونقدر حیاتی و سرنوشت سازن که تقدیر خیلی از ادمای اطرافمونم به این انتخاب ها گره خورده .... انتخابا ممکنه همه چیزو به هم بریزن ممکنه هم راه جدیدی برای زندگی باز کنن.... گاهی هم ما فکر می کنیم که درست ترین یا بد ترین تصمیمو گرفتیم و زمان بهمون ثابت میکنه کارمون چقدر درست بوده. شخصیت های این داستان هم مثل هممون انسانهای کاملی نیستن...گاهی اشتباه میکنن...گاهی هم فکر میکنن اشتباه کردن...تنها میشن... گاهی ضعف نشون میدن و میترسن... ولی یه حسایی هست که در هر شرایطی به آدم روحیه ی جنگیدن میده .... یه حس خوب مثل داشتن یه حامی... ولی من معتقدم هر چند اشتباه، ولی اونا توی موقعیتای حساس پیش روشون بهترین تصمیم ها رو میگیرن...