Home (kookv)
  • Reads 154,856
  • Votes 19,972
  • Parts 23
Sign up to add Home (kookv) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」 by Niramwrites
56 parts Complete Mature
[زِفیر] [این عجیب‌ و محال‌ترین واقعه‌ای بود که می‌تونست رخ بده! چون جونگ‌کوک هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کرد که جفت مقدر شده‌‌ش رو زمانی ببینه که برای اتحادِ دو منطقه، پا به اون اتاق برای مذاکره می‌ذاره! اما الههٔ‌ ماه و همینطور سرنوشت همیشه چیزی فراتر از تصورات رو برای گرگینه‌ها رقم می‌زنن...] ••••••••••••••••••••••• «به قلمروی من خوش اومدید آلفا.» «من به خاطر هیچ چیز،به جز صلح و متحد شدنِ منطقهٔ شمالی و جنوبی اینجا نیستم.» جونگ‌کوک آروم سری برای تأیید تکون داد، تُنِ صدای آلفا کیم، بم و کمی خشن بود. هر دو دست هاشون رو جلو آوردند و برای نشون دادنِ اتحاد با همدیگه دست دادند. در حینِ دست دادن چشم هاشون به هم خیره بود. ناگهان جونگ‌کوک چیزی حس کرد! یک پیوند بینِ خودش و اون؟ 🌪 ≘ کاپل↜ کوکوی 🌪 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ امگاورس ٫ اسلوبِرن ٫ فلاف ٫ روزمره ٫ کمی انگست ٫ اسمات 🌪 ≘ محدودهٔ سنی↜ NC_17 🌪 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆 🌪 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 53+After Story 1+ After Story 2 🌪 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] ↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 31 Jᴜʟʏ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 9 Dᴇᴄᴇᴍʙᴇʀ 2022 Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2023 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 7 Sᴇᴘᴛᴇᴍʙᴇʀ 2023
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! by Shina9897
20 parts Ongoing
جدا کردن دست پسر که با گستاخی کمرشو گرفته بودو به دیوار پشت سرشون تکیه اش داده بود، کمتر از سه ثانیه طول میکشید اما بی حوصله چشماش رو توی حدقه چرخوند و ترجیح داد بی حرکت بمونه. البته این خونسرد موندش تا موقعی ادامه داشت که نفس های داغ پسرو توی گردنش حس نکنه! _ بزار وارد قلبت بشم چشم عسلی! این سد دفاعی که بین خودمون کشیدیو بشکن و اجازه بده دستام جز به جز تنت که چیزی جز سرما و بی مهری ندیده تسکین بدن! دندون هاش رو از خشم و بی پروایی پسر روی هم فشردو طی یک حرکت ساده و حرفه ای با دست آزادش دست پسرو از دور کمرش پس زد و در حالی که با لذت به صورت تو هم رفته از دردش که ناشی از پیچوندن مچ دستش بود، خیره میشد با لحن سردی غرید. _از حدت فراتر نرو جئون! برام شکوندن دست هایی که دم از تسکین دادنشون میزنی راحت تر از آب خوردنه! ________________________________ ترسیده و مضطرب با دستای لرزون سعی کرد حلقه دست های محکم و خشنی که مثل مار به دور تنش پیچیده بود رو از خودش جدا کنه اما بی فایده بود. _چ..چی از جونم میخوای؟ ولم...کن!! _برمیگردی به آغوشم...جایی که بهش تعلق داشتی جئون..! 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩,𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞,𝗦𝗘𝗖𝗥𝗘𝗧 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗹𝗶𝗳𝗲, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗦𝗺𝘂𝘁
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
24 parts Complete
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
Stone Heart° [ KOOKV ] by NYXY_2112
50 parts Ongoing
قسمتی از داستان: _"گفتم گمشو، میفهمی؟ گم شو...." بغض بار دیگر گلوم رو فشرد و گامی به عقب برداشتم. دوباره لب زد: _"برو بذار تنها باشم، خواهش میکنم برو و بذار روزها مثل گذشته برام شب باشه، بذار دوباره غروب از راه برسه و من روی این تکه سنگ تنهای تنها به غروب دلگیر خیره بشم. ای کاش تو زودتر از اینجا میرفتی و میذاشتی....." حرفاش بار دیگه احساساتمو جریحه دار کرد، من دچار عشق احمقانه ای شده بودم و باید ازش فرار میکردم. به برگ های مرده روی زمین خیره شدم، دلم برای خودم میسوخت...جونگکوک سکوت کرده بود و من سعی در خط خطی کردن چشمان گیراش داشتم. پاهام رو آروم روی برگ های بارون خورده حرکت دادم. اینبار صدای هق هق گریه جونگکوک بلند شد، باز هم قلبم لرزید ولی نباید تسلیم میشدم، او دیوانه بود و من رو هم به جنون میکشید. صدای آروم و بغض دار جونگکوک بار دیگه تو گوشم نشست. _"لعنتی کجا میری؟" در سکوت به راهم ادامه دادم اما وقتی اسمم رو صدا زد پاهام سست شد. _"تهیونگ." قدم هام آروم تر شده بود اما از حرکت نایستاد. صدایش هنوز آمیخته با بغض بود. _"لعنتی وایسا...." ژانر: درام، روزمره، جنایی، معمایی، اکشن، کمی انگست، رمانتیک، هپی اند... Couple: kookv, yoonmin, namjin, ...
You may also like
Slide 1 of 20
𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」 cover
monster alpha cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
TheTurbulence of my heart cover
BROKEN |KV ver. cover
𝐒𝐀𝐒𝐇𝐀 cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
All of my heart is yours cover
Mafia's Princess || KV cover
HE - KOOKV/VKOOK -  YOONMIN cover
Blind [ KookV ] cover
𝙄'𝙢 𝙋𝙖𝙞𝙣, 𝙃𝙚 𝙄𝙨 𝘾𝙪𝙧𝙚! cover
B 𝐁𝐀𝐍𝐊𝐄𝐑 {𝐯𝐤} cover
Love (Fu.ck) Me (Kookv) cover
dear (عزیز کرده) cover
Stone Heart° [ KOOKV ] cover
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎ cover
Capo | Vkook | AU cover

𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」

56 parts Complete Mature

[زِفیر] [این عجیب‌ و محال‌ترین واقعه‌ای بود که می‌تونست رخ بده! چون جونگ‌کوک هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کرد که جفت مقدر شده‌‌ش رو زمانی ببینه که برای اتحادِ دو منطقه، پا به اون اتاق برای مذاکره می‌ذاره! اما الههٔ‌ ماه و همینطور سرنوشت همیشه چیزی فراتر از تصورات رو برای گرگینه‌ها رقم می‌زنن...] ••••••••••••••••••••••• «به قلمروی من خوش اومدید آلفا.» «من به خاطر هیچ چیز،به جز صلح و متحد شدنِ منطقهٔ شمالی و جنوبی اینجا نیستم.» جونگ‌کوک آروم سری برای تأیید تکون داد، تُنِ صدای آلفا کیم، بم و کمی خشن بود. هر دو دست هاشون رو جلو آوردند و برای نشون دادنِ اتحاد با همدیگه دست دادند. در حینِ دست دادن چشم هاشون به هم خیره بود. ناگهان جونگ‌کوک چیزی حس کرد! یک پیوند بینِ خودش و اون؟ 🌪 ≘ کاپل↜ کوکوی 🌪 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ امگاورس ٫ اسلوبِرن ٫ فلاف ٫ روزمره ٫ کمی انگست ٫ اسمات 🌪 ≘ محدودهٔ سنی↜ NC_17 🌪 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆 🌪 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 53+After Story 1+ After Story 2 🌪 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] ↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 31 Jᴜʟʏ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 9 Dᴇᴄᴇᴍʙᴇʀ 2022 Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2023 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 7 Sᴇᴘᴛᴇᴍʙᴇʀ 2023