جنى كيم ظاهرا همه چى داشت. اون زيبا بود، با يه دوست پسر خوش قيافه. و همچنين معروفترين دختر مدرسه. ولى با يه رفتار سرد و بدقلق، كه هرچى كه اراده ميكرد رو ميتونست بدست بياره. هيچكس تو مدرسه جرات برخورد باهاش رو نداره، چون با روش هاى بيرحمانه ش راحت ميتونست زندگيشو نابود كنه. ليسا منوبان هميشه دربرابر رفتارهاى جنى مقاومت ميكرد. برخلاف تلاش هاى جنى براى زمين زدنش اون واقعا دربرابرش صبورى ميكرد. جنى با تموم وجودش از علاقه ى شديد ليسا به اطرافيانش متنفر بود، و حتى خودش هم نميدونست چرا. ليسا مهربون و خوش برخورد بود. بدون هيچ تلاشى تو يه چشم بهم زدن تونسته بود مقام دوم معروفترين دختر مدرسه رو بدست بياره، اونم نه تنها بخاطر زيباييه نفسگيرش بلكه بخاطر كاريزماى فوق العاده و روح لطيفش. ليسا از دست جنى عصبانى نميشد، بلكه بيشتر درمورد دليل رفتاراى جنى و نفرتش كنجكاو بود. آيا چيز بيشترى پشت اين نفرت جنى وجود داره؟ چه اتفاقى ميفته وقتى جنى صبر ليسا رو لبريز ميكنه؟ [Persian Translation]