،کاپل:چانبک، هونهان
، رمنس،فانتزی، اسمات +18، werewolf
زمان آپ :سه شنبه ها
دلش میخواست تنها باشه، دلش میخواست یه روزی ازین شهر دور بشه و برای خودش یه زندگی جدا داشته باشه، اما شرایط گله این اجازه رو بهش نمی داد، اون جانشین رئیس بود و تازمانی که نفس میکشید باید توی گله میموند، از طرفی هم نیمه ی دیگه روحش رو توی این شهر کوفتی پیدا کرده بود و حس میکرد باید اون پسر خواستنی با بوی توت فرنگی و نوتلا رو مال خودش کنه، ازین فکر لبخندی زد و درحالی که به سقف اتاقش خیره بود ، گفت
_بالا خره پیدات کردم،
🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺