❞ به عنوان یه دانشجوی سال اولی به هیچ عنوان توقع نداشت برخورد اولش با هم اتاقیاش به همچین چیزی ختم بشه. حتی اگه هم اتاقیهای منحرفش درحال سکس بودن، نباید مثل بچه ها دست و پاشو گم و از اونجا فرار میکرد. اگه این هم بخشی از ویژگی هم اتاقی های عجیبش بود باید باهاش کنار میومد. ❝ ❞ - توی مراسم رقص، اودیل خودشو جای اودت جا میزنه و آخر نمایش اودت که عاشق شاهزاده شده بوده، از غصه خودشو میکشه. + اگه شاهزاده زیگفرید... گی باشه چی؟ جونمیون خندید. صدای خنده اش مثل لالایی آرامش بخش بود: - اون وقته که اودیل و اودت باید باهم خودکشی کنن. ❝ ⋆ عنوان⇙ جنون باله ⋆ کاپــل⇙ هونهو ⋆ ژانــــر⇙ برشی از زندگی، رمنس، جناییAll Rights Reserved