•𝑫𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄
  • LECTURES 90,841
  • Votes 25,015
  • Parties 44
  • LECTURES 90,841
  • Votes 25,015
  • Parties 44
Terminé, Publié initialement avr. 04, 2020
Contenu pour adultes
☪ خلاصه↶
فراموشی انتخابی، تنها بحرانی نیست که چان باید باهاش در کنار بکهیون، همسر فراموش شده ش، و سه فرزند شیرینشون دست و پنجه نرم کنه. چان حس میکنه اتفاقات اطرافش بشدت آشنان. جوری که انگار قبلا یکبار تمامشون رو زندگی کرده...

☪ عنوان⇜ رویایم را ببین | Dream about me 
☪ کاپل⇜ چانبک
☪ ژانر⇜ انگست، علمی-تخیلی، عاشقانه، رازآلود
☪محدودیت سنی⇜18+
☪ وضعیت⇜ تمام شده 
☪ نویسنده⇜ اِمِرالد

#1 on scifi
#3 on رمنس
#3 on انگست
#3 on mystery
#3 on angst
Tous Droits Réservés
Inscrivez-vous pour ajouter •𝑫𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄ à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
"Metanoia" [Complete], écrit par RayPer_Fic
46 chapitres Terminé
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
The Type [ Completed ], écrit par RahaAisha
68 chapitres Terminé Contenu pour adultes
دو نفر که آشنا شدنشون یه حادثه، عاشق شدنشون یه اتفاق و جدا شدنشون یه فاجعه بود. دونفری که کنار هم بهترین، شادترین و جذاب‌ترین کاپل رو تشکیل میدادن و به دور از هم پر از نقص بودن. دو نفر که سال‌ها پیش مسیرشون رو از هم جدا کردن. یکی برای تحصیل به آمریکا میره و روز به روز پیشرفت میکنه و دیگری، توی کره میمونه و... به قعر جهنم سقوط میکنه. پارک چانیول... آلفای مغرور و جدی‌ایی که به زودی قراره ازدواجش با دختر بزرگترین سهامدار شرکت‌های زنجیره‌ایی Mitchel اتفاق بیوفته. بیون بکهیون، امگایی که خانواده و دوستانش طردش میکنن، مجبور میشه درس و دانشگاهش رو ول کنه تا... بچه‌ایی رو که پدرش خبری از وجود داشتنش نداره بزرگ کنه. زندگی بعد از چهار سال... چه چیزی براشون داره؟ این دیدار مجددشون چطور میتونه رخ بده؟ آیا اون دلخوری‌ایی که از هم دارن، مانع این میشه که باز هم عاشق همدیگه بشن؟ ژانر داستان: فانتزی،امگاورس، رمنس، درام،اسمات، انگست، امپرگ
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 |, écrit par TheLaughterFake
24 chapitres Terminé
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .
🍭Traditional Marriage🍭[Completed], écrit par Viaiba
5 chapitres Terminé Contenu pour adultes
🍭 Traditional Marriage 🍭 ازدواج سنتی Couple : Chanbaek Genre : Omegavers , Fluff , Comedy ، Mpreg Channel : @viasstory 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭 بکهیون یه امگاست ... یه امگای ساده نه ..یه امگای دست و پا چلفتی .. کسی که توی ۷ سالگی خونشون و با گاز شهری اتیش زد چون فقط میخواست یه نودل ساده برای خودش درست کنه .. یا وقتی که ۱۰ سالش بود تلویزیون خونشون و شکست چون فکرمیکرد میتونه وارد دنیای انیمه ای داخلش بشه .. حتی وقتی ۱۵ سالش بود برادر کوچیکترشو توی مغازه اون سر شهر گرو گذاشت چون فقط میخواست نودل بیشتری از مغازه دار بگیره .. برای همین بود که هیچ آلفایی نزدیک بکهیون ۲۵ ساله نمیشد ...هیچ آلفایی دلش نمیخواست یه همچین اعجوبه ای رو کنارش داشته باشه برای همین بکهیون هر روز بیشتر از قبل از خودش متنفر میشد و حس میکرد باید تا اخر عمر توی تنهایی بپوسه ... البته همه اینا قبل از این بود که پدرش براش یه آلفای جذاب و قدبلند به اسم پارک چانیول جور کنه ... ازدواج سنتی اونقدرام که دیگران میگفتن بد نبود نه؟؟
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
Kingdom cover
⌊ Enigma ⌉ cover
Amygdala  cover
You (Complete) cover
𐧗۪۪ 𖥔 ˑ ִ ֗ ִ ۫ ִ ۫ ּ APORIA cover
"Metanoia" [Complete] cover
Mistery Desire cover
The Type [ Completed ] cover
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | cover
🍭Traditional Marriage🍭[Completed] cover

Kingdom

22 chapitres Terminé

شهردار بیون یه مرد وفادار به پادشاهی پکس بود ، سرزمینی زیبا با بهترین امکانات و منابع طبیعی ، یکی از بهترین جاها برای زندگی امگاها ... اما گرگ های ازاد اونجارو برای خودشون میخواستن و با جنگ وارد عمل شدن Couples : chanbaek , kaisoo Genre: omegaverse , fictional , historical , smut